معرکه گیری

/ma~rekegiri/

معنی انگلیسی:
showmanship

لغت نامه دهخدا

معرکه گیری. [ م َ رَ ک َ / م َ رِ ک ِ ] ( حامص مرکب ) عمل و شغل معرکه گیر. رجوع به معرکه گیر و معرکه گرفتن شود.
- امثال :
سر پیری و معرکه گیری ؛ در پیری خواهشهای جوانی داشتن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

عمل و شغل معرکه گیر . ( اسم ) ۱ - عرض شده عرضه داشته .
عمل و شغل معرکه گیر

دانشنامه آزاد فارسی

نام عمومی شماری فراوان از نمایش های خیابانی، همچون تعزیه خوانی، نمایش های پهلوانی، تردستی و شعبده بازی، و رقص و آواز. جز تعزیه خوانی که در آن شمارِ شخصیت های نمایش بسته به نوعِ تعزیه از دو نفر بیش تر است، در دیگر نمایش ها ی معرکه ای فقط دو شخصیتِ مرشد و بچه مرشد به کارند. وظیفۀ بچه مرشد، گرم کردنِ مجلس و جلب توجه رهگذران، سخن راندنِ پُرآب وتاب از هریک از اسبابی که مرشد با آن ها عملیاتی انجام خواهد داد، یاریِ مرشد به هنگامِ هریک از نمایش ها و گردآوریِ اعاناتِ تماشاچیان است. مرشد نیز در پایانِ هر حرکت از جوانمردانِ جمع، اعانه ای طلب می کند تا حرکتِ بعدی خود را آغاز کند. اغلب نمایش های سنگین و خارق العاده ای که جماعت برای دیدنِ آن ها بر معرکه گرد آمده اند، به هر نیرنگی که باشد، انجام نمی شود، اما مرشدِ کاربلد، چنان طبیعی از انجامِ کار طفره می رود که وقتی متاعِ خاصِ خود را (برگه های ادعیه ای که خود از کربلا خریده، روغنِ افعیِ دوسَری که هفتۀ پیش در همین مکان کشته و جز آن ها) عرضه می کند، مشتریان برای رفعِ بلا و قضا، با جان و دل، آن متاع را نیز به سلام و صلوات می خرند. بُزرقصانی، مارگیری، تعبیرِ خواب (← تعبیرِ خواب، معرکه)، پرده گردانی، میمون رقصانی، بندبازی و خیمه شب بازی از انواع معرکه گیری در ایران است.

پیشنهاد کاربران

بپرس