معروف شدن


مترادف معروف شدن: شناخته شدن، سرشناس شدن، مشهور گشتن، شهره شدن، به شهرت رسیدن، شهرت یافتن، زبان زد گشتن

پیشنهاد کاربران

سر زبان ها افتادن
موسوم شدن ؛ معروف گشتن. مشهور شدن. شهرت یافتن. شناخته شدن : چون برادران یوسف پیغمبر ( ع ) که به دروغ موسوم شدند به راست گفتن ایشان اعتماد نماند. ( گلستان ) .
go stellar
British English informal if a pop band, actor etc goes stellar, they become very popular and famous
ترانه گشتن. [ ت َ ن َ / ن ِ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) کمال شهرت یافتن. ( ارمغان آصفی ) . افسانه شدن. به کمال شهرت رسیدن. رجوع به ترانه شدن شود :
در کسوت اغیار چو بنمود رخ ، آن یار
این قصه در آفاق جهان گشت ترانه.
اسیری لاهیجی ( از بهار عجم ) ( از آنندراج ) .

بپرس