معروضات


معنی انگلیسی:
things said, reports, petitions

لغت نامه دهخدا

معروضات. [ م َ ] ( ع ص ، اِ ) عریضه ها و نوشته ها. || درخواستها و مستدعیات. || چیزهای عرضه شده و اظهار کرده شده. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

عریضه ها و نوشته ها

پیشنهاد کاربران

بپرس