[ویکی فقه] معرفه و نکره، از تقسیمات کلمات قرآن را می گویند.
یکی از تقسیمات اسم ، معرفه یا نکره بودن است. «معرفه» اسمی است که برای دلالت بر چیز یا شخص معینی وضع شده باشد.
اقسام اسم معرفه
اسم معرفه شش گونه است:۱. ضمیر : کلمه ای است که بر متکلم ، مخاطب یا غایب دلالت دارد؛ مانند: انا، انت و هو؛۲. علم : اسمی است که بر شخص یا چیز معینی دلالت می کند که مطلقا مشخص است؛ مانند: عیسی، محمد و…؛۳. اسم اشاره : کلمه ای است که با اشاره بر مسمی دلالت کند؛ مانند: (ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون) ؛۴. موصول : نیازمند به صله و ضمیری است که به خودش برگردد؛ مانند: الذی، التی، من و ما؛۵. ا سم محلی به ال : ال (الف و لام) یا عهدی است؛ مانند: (فیها مصباح المصباح فی زجاجة) یا جنسی؛ مانند: (وخلق الانسان ضعیفا) ؛۶. اسم مضاف به معرفه : یعنی کلمه غیرمعرفه که به معرفه افزوده شود؛ مانند: (ان هذآ الا اساطیر الاولین).
مراتب معرفه
معرفه مراتبی دارد؛ یعنی برخی از آن ها از برخی دیگر شناخته شده ترند که به ترتیب عبارتند از: ضمیر؛ علم؛ اشاره؛ موصول؛ اسم محلی به ال؛ اضافه.
تعریف نکره
...
یکی از تقسیمات اسم ، معرفه یا نکره بودن است. «معرفه» اسمی است که برای دلالت بر چیز یا شخص معینی وضع شده باشد.
اقسام اسم معرفه
اسم معرفه شش گونه است:۱. ضمیر : کلمه ای است که بر متکلم ، مخاطب یا غایب دلالت دارد؛ مانند: انا، انت و هو؛۲. علم : اسمی است که بر شخص یا چیز معینی دلالت می کند که مطلقا مشخص است؛ مانند: عیسی، محمد و…؛۳. اسم اشاره : کلمه ای است که با اشاره بر مسمی دلالت کند؛ مانند: (ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون) ؛۴. موصول : نیازمند به صله و ضمیری است که به خودش برگردد؛ مانند: الذی، التی، من و ما؛۵. ا سم محلی به ال : ال (الف و لام) یا عهدی است؛ مانند: (فیها مصباح المصباح فی زجاجة) یا جنسی؛ مانند: (وخلق الانسان ضعیفا) ؛۶. اسم مضاف به معرفه : یعنی کلمه غیرمعرفه که به معرفه افزوده شود؛ مانند: (ان هذآ الا اساطیر الاولین).
مراتب معرفه
معرفه مراتبی دارد؛ یعنی برخی از آن ها از برخی دیگر شناخته شده ترند که به ترتیب عبارتند از: ضمیر؛ علم؛ اشاره؛ موصول؛ اسم محلی به ال؛ اضافه.
تعریف نکره
...
wikifeqh: معرفه_و_نکره