شد خسته دلم نشانه تیرش
در معرض زخم او منم تنها.
مسعودسعد.
یا بیماری که مضرت خوردنیها می داند و همچنان بر آن اقدام می نماید تا به معرض تلف افتد. ( کلیله و دمنه ). با این همه مقادیر آسمانی و حوادث روزگار آن را در معرض تفرقه آرد. ( کلیله و دمنه ). خردمند چرب زبان اگر خواهد... باطلی را در معرض حق فرانماید. ( کلیله و دمنه ). در میان کوکبه خواص و حجاب پیش تخت شد و در موقف خجالت و معرض کفران نعمت سر در پیش انداخت. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 163 ). اعقاب و اولاد او هر آن کس که در دیار هند به صدد ملک و معرض حکم باشد بر این قضیت می رود. ( ترجمه ٔتاریخ یمینی چ 1 تهران صص 321-322 ). از معرض عصیان وموقف کفران تجافی جست. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 343 ). او از این مذاهب تبرا نمود و بدین نسبت انکار کرد و بدین وسیلت از معرض خشم سلطان برخاست. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 431 ).زان دل که به یکدگر بدادند
در معرض گفت و گو فتادند.
نظامی.
چون همه در معرض محو آمدیم محو شوی زود تو هم ای غلام.
عطار.
به صنوف صروف فتن و محن گرفتار و در معرض تفرقه و بوار معرض سیوف آبدار شدند. ( جهانگشای جوینی چ قزوینی ج 1 ص 3 ). بر هریک از سایر بندگان و حواشی خدمتی متعیّن است که اگر در ادای برخی از آن تهاون و تکاسل روا دارند در معرض خطاب آیند و در محل عتاب... ( گلستان ، چ یوسفی ص 55 ).ملامتگوی بیحاصل ترنج از دست نشناسد
درآن معرض که چون یوسف جمال از پرده بنمایی.
سعدی.
نبینی که در معرض تیغ و تیربپوشند خفتان صدتو حریر.
( بوستان ).
هرکه متصدی تصنیف کتابی... گردد با نفس خود مخاطره می کند و خود را در معرض معارضه خداوندان فضل و فهم...می آورد. ( تاریخ قم ص 13 ). || جای فروختن برده. نخاس خانه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || مجمع مردمان. ( ناظم الاطباء ). || جوانب شکم. زیر دنده ها. ج ، معارض. ( از بحر الجواهر، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).بیشتر بخوانید ...