معذار

لغت نامه دهخدا

معذار. [ م ِ ] ( ع اِ ) پرده. || حجت و برهان. ج ، معاذیر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

حجت وبرهان و آنچه که وسیله عذرخواهی قرارداده شود، معاذیر جمع
(اسم ) دلیلی که و سیل. عذر قرار داده شود پوزش جمع : معاذیر .
پرده یا حجت و برهان جمع معاذیر

فرهنگ معین

(مِ ) [ ع . ] (اِ. ) حجت ، برهان . ج . معاذیر.

فرهنگ عمید

۱. حجت، برهان.
۲. آنچه وسیلۀ عذرخواهی قرار داده شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس