معجزات

/mo~jezAt/

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع معجزه ( معجز ) : معجزات تو شود آن آب و آتش زانکه تو چون خلیل و چون کلیم از آب و آتش بگذری . ( سنائی )

پیشنهاد کاربران

خوارق. [ خ َ رِ ] ( ع اِ ) ج ِ خارق و خارقة. ( یادداشت بخط مؤلف ) . افعال و خصائل که خلاف عادات دیگر مردان باشد. مجازاً، کرامات اولیاء. ( غیاث اللغات ) .
- خوارق عادت ؛ افعالی که خلاف عادات است و مجازاً کرامات اولیاء.
کاری که انسان از انجام آنکار آجز است
کارهایی که آدم های معمولی قادر به انجام آنها نیستند.
معجزه ها،
کاری که مردم عادی نمیتوانند آن را انجام دهند
معجزات
کارهای شگفت انگیز
کاری که از سوی خدا به انسان هایی که خدا انتخاب کرده واگزار میشود و به انسان های معمولی واگزار نمی شود
جمع معجزه است. که خداوند بزرگ برای اینکه پیامبران ثابت کنند که پیامبر هستند می داد. بنابراین هر کسی نمی تواند معجزه کند پیامبران اولوالعزم می توانند
معجزات
کسانی که خداوند انتخاب کرده و اجازه معجزه دارند
معجزه یعنی کسی که از سوی خدا آمده اند فقط آنها می توانند معجزه انجام دهند
مرد پست
یعنی فقط کسانی که به فرمان الهی فرستاده شدن میتونن انجام بدن
یعنی. اتفاقی. که. مردمان. عادی. نمیتوانند. انجام. بدهند. پیامبران. خدا. میتوانستند. انجام. دهند
یعنی از سوی خدا فرستاده شدن و معجزه رو آدم عادی نمی تواند انجام بدهد
کاری که فقط کسانی از سوی خدا می توانند انجام بدند
کارهایی که انسان عادی نمی توانندانجام دهند
جمع معجزه ها
معجزه کسانی میتوانند انجام دهند که از سوی خدا انتخاب شده اند
کار هایی که انسان های معمولی نمی توانند انجام دهند
کاری که فقط کسانی که از سوی خدا انتخاب شدن می توانند انجام دهند
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)

بپرس