معتزله و اشاعره

پیشنهاد کاربران

منازل یا منزل های حقیقی و واقعی هفت تا می باشند به شکل هفت سامان یا نظام کل گیتیائی، کیهانی یا جهانی در قالب هفت عالم یا دنیا به شکل آسمان ها و زمین های هفتگانه و هر آنچه که بین آنهاست، در محتوای هرکدام از گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار بطور مطلق یکسان و برابر که هرکدام به یک سهم مساوی با هم و در طول همدیگر از حق به ظهور رسیدن و پیدایش و کثرت و تجربه و سپری نمودن زندگی های کلی و جزئیاتی دنیوی خاص و ویژه خویش بر خوردار می باشند و هرکدام دارای برزخ های خاص و ویژه خویش اند. منزل کنونی یعنی این عالم یا دنیا به شکل این آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست، در طول این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی ( منظور از دیدگاه علمی و نه دینی ) همیشه پس از وقوع مهبانگ های هشتم ( ۸م ) در یک درجه تکاملی برتر از قبل از نو آفریده میشود. منزلته بین منزالتین معتزله بر سر کفر و ایمان، موئمن و کافر، یک خیال واهی بیش نبوده و نمی باشد درست مانند وادی های هفتگانه عرفانی عرفا و هفت وادی و هفت شهر عشق عطار نیشابوری یکی از عارفان بزرگ پیرو دین اسلام که به قول مولانا: عطار هفت شهر عشق را پیمود و ما هنوز در خم یک کوچه ایم.
...
[مشاهده متن کامل]

نفوس مجرد یا من های حسن بصری و شاگردش واصل و نفوس مجرد یا من های خوارج و مرجئه و بطور کلی نفوس مجرد یا من های کلیه ی اموات یا مردگان و کلیه نفوس یا من های افراد انسانی که تاکنون در این دنیا و تا پایان انقراض کامل هنوز از مادر متولد نشده اند و نفوس مجرد یا من های کلیه ی افراد انسانی در شش دنیای دیگر ( منجمله نفوس مجرد یا من های نباتی و حیوانی در این دنیا و در شش دنیای دیگر ) در لحظه ی جاودانه حال در نفس مجرد یا من واحد و بیکران خدای حقیقی و واقعی، در خواب سنگین، ژرف و شیرین به سر میبرند و بموازات آن در طی حالت برزخ به کمک حواس و غرایز و فهم و عقل بیکران و بینهایت وی از مشاهده و تجربه عشق و زندگی رویائی بهمراه توانائی و دانائی و هنرمندی و هوشمندی و دانش کامل با کمیت و کیفیت بهشت برین بر خوردارند و آنهم بطور مطلق مستقل از کلیه پندارها و گفتار ها و رفتار ها یا اعمال نیک و بد دنیوی و بدون کوچکترین تبعیض و استثنائی بین شان و آنهم هرکدام تا لحظه بسته شدن نطفه در رحم مادران شریف شان و بیداری و تولد دوباره در دنیای خاص و ویژه خویش در روستا و شهر و دیارشان و نه تا وقت رسیدن به معاد و برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت بر اساس تصویر آسمانی - وحیانی - قرآنی در قالب سه کلمه به شکل 《 دنیا - برزخ - آخرت 》 که یک راه بسیار کوتاه و میان بُر نبوده و نمی باشد.
انسان فهمیده و عاقل و بالغ امروز و آینده باید بتواند از نو به چگونگی آفرینش این جهان و موجودات درون آن منجمله انسان به امر و خواست خدای حقیقی و واقعی و هدف از این آفرینش بیندیشد، فکر و خیال کند و تصور نماید و به افسانه های سروده شده توسط پیشنیان و نیاکان به ویژه دو داستان مبدئی و بنیادی ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوای حضرات موسا و ایسا و محمّد ( حکیمان دینی اقوام یهود و عرب ) اکتفا نکند و محتوای آن دو داستان را ابلاغ کلام بی نقص و بی عیب خدای حقیقی و واقعی در حالت کلی و بیکرانی و نازل شده از آسمان و در قالب وحی رسیده به گوش سر و دل سرایندگان ( اول موسا و سپس محمّد ) نپندارد. این راه و سفر دایره وار و منزل به منزل، وادی به وادی، پله به پله و یا ایستگاه به ایستگاه بین دو بهشت برین متوالی بسی طولانی و دور و دراز است و در طی آن قلنداران علمی و صنعتی و هنرمندان شب و روز بیدار.
به قول حکیم عمر خیام:
در دایره ای که آمدن و رفتن ماست/
اورا نه بدایت و نه نهایت پیداست/
ز جمله آمدگان و رفتگان و باز آمدگان بر روی این راه دایره وار و بسی دور و دراز/ باز آمده ای کو تاکنون کین چنین روشن و باز به خیام گفته بوده باشد راز/؟.

تفاوت های زیادی بین عقاید معتزله و اشاعره وجود دارد. به علّت نظم بحث ابتدا بر طبق اصول پنج گانه معتزله، فرق دو مکتب را بررسی و در آخر به دیگر اختلاف ها، فهرست وار اشاره می نمائیم.
1ـ توحید: معتزله اعتقاد به توحید صفاتی دارد، به این معنا که صفاتی مانند: علم، قدرت، حیات و اراده، جدای از خداوند نبوده و از ذات پروردگار عالم جدا نیستند. بلکه صفات خداوند عین ذات او بوده و لازمة این توحید، خالی بودن ذات خدا از هر صفتی است. [1]
...
[مشاهده متن کامل]

ولی اشاعره منکر توحید صفاتی بوده و صفات را زاید بر ذات می دانند، آنان به جای توحید صفاتی به توحید افعالی، اعتقاد دارند و بر این باورند که همة کارها به مشیّت خداوند بوده و بشر خالق افعال خود نمی باشد. برعکس معتزله توحید افعالی را قبول نداشته و آن را منافی با عدل خداوند دانسته و بر این باورند که بشر خالق افعال خود بوده و آزاد می باشد. خلاصه سخن این که معتزله به اصل آزادی و اختیار انسان و اشاعره منکر آزادی و اختیار بوده و به جبر اعتقاد دارند. [2]
2ـ عدل:
معتزله معتقدند که برخی از کارها ذاتاً عدل و برخی از کارها ذاتاً ظلم هستند. معتزله در واقع به اصل حسن و قبح عقلی افعال قائل می باشند، ولی اشاعره همة کارهای خداوند را عین عدل می دانند. به این معنا که خداوند می تواند انسان مطیع را عذاب و کافر را ثواب دهد. و این کار خدا را عین عدل خدا می دانند. ولی معتزله می گویند: خداوند حتماً باید به کارهای نیک و انسان مطیع و فرمانبر، ثواب و کافر را عذاب کند و عکس این از خداوند عادل محال است. [3]
3ـ وعده و وعید:[4]
در باور و اعتقاد معتزله همان طوری که، خداوند خلاف نویدها و پاداش ها، عمل نمی کند، همین طور در وعیدها ( کیفرها ) هم تخلّف نمی کند. و خلف وعید را مثل خلف وعده، محال می دانند و بر این اساس مغفرت بدون توبه را جایز نمی دانند. ولی اشاعره خلف وعید را مثل خلف وعده برای خداوند جایز دانسته و مغفرت بدون توبه را جایز می دانند. [5]
4ـ المنزلة بین المنزلتین:
این بحث در مورد مرتکب گناه کبیره مطرح است. در مورد ارتکاب گناه کبیره از دیرباز عقاید مختلفی وجود داشته است. خوارج مرتکب گناه کبیره را کافر و برخی از فرقه ها، مؤمن می شمارند. اشاعره هم، مرتکب گناه کبیره را فاسق و مؤمن می دانند. ولی معتزله مرحله میانه را پذیرفته است. و آن این که مرتکب گناه کبیره نه مؤمن است و نه کافر، بلکه فاسق است. که این به معنای المنزلة بین المنزلتین می باشد. [6]
5ـ امر به معروف و نهی از منکر:
دربارة امر به معروف و نهی از منکر هم آراء مختلفی وجود دارد. ولی به جهت طولانی نشدن بحث از ذکر همة آنها خودداری و فقط به ذکر عقاید معتزله و اشاعره می پردازیم. معتزله بر این باورند که شناخت معروف و منکر منحصر به شرع نبوده و عقل نیز قادر است، لااقل پاره ای از آنها را مستقلاً تشخیص دهد. ولی اشاعره شناخت این ها را فقط از طریق شرع، عملی دانسته و به استقلال عقل جایگاه و ارزش نمی دهند. [7]
تفاوتهای اعتقادی و فکری اشاعره و معتزله بر مبنای اصول پنج گانه معتزله، بحث شد. ولی آنها در موارد دیگر هم اختلاف و تفاوت هایی دارند که فهرست وار به آنها اشاره می شود:
1ـ استطاعت: معتزله معتقدند که انسان قبل از هر کاری، قدرت ترک آن را دارد. ولی اشاعره می گویند: قدرت انسان با عمل او همراه است. نه مقدم بر آن، از این رو قدرت ترک آن را ندارد.
2ـ در تعارض عقل با حدیث و شرع، معتزله عقل را مقدّم و اشاعره شرع و حدیث را مقدم می دانند.
3ـ در استقلال عقل برای درک مسائل، معتزله بر این باورند که بدون نیاز به شرع عقل می تواند، پاره ای از مسائل را مستقلاً درک کند. بر خلاف اشاعره که راه درک مسائل و احکام را منحصر در شرع می دانند.
4ـ معتزله می گویند: می توان قرآن را با عقل تفسیر کرد. ولی اشاعره منکر آن هستند.
5ـ معتزله تکلیف مالایطاق ( تکلیف خارج از قدرت انسان ) را محال دانسته و اشاعره آن را ممکن می دانند.
6ـ معتزله همة افعال و کارهای خداوند را، در راستای اغراض و اهداف مشخص دانسته، ولی اشاعره افعال خداوند را به اغراض و اهداف مشخص و از پیش تعیین شده نمی دانند.
7ـ مکتب اعتزال قائل به رؤیت خداوند در روز قیامت نبوده، ولی اشاعره بر این باورند که خداوند، در قیامت دیده می شود.
8ـ معتزله اعتقاد به شفاعت نداشته و اشاعره قائل به شفاعت هستند. [8]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مطهری، مرتضی، آشنائیبا علوم اسلامی.
2. مطهری، مرتضی، عدل الهی
3. ربانی عقاید تطبیقی
4. رجبی، حسین، عقاید تطبیقی.
[1] . شهرستانی، عبدالکریم، «ملل و نحل»، قم، منشورات رضی، اوّل، 1365 ش، ج1، ص44.
[2] . ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، ص198.
[3] . همان، ص199.
[4] . وعده: به بشارت خداوند به ثواب در قبال اعمال خوب و وعید به معنای وعده عذاب و کیفر برای کافر است.
[5] . مطهری، مرتضی، آشنایی با علوم اسلامی، ج2، ص39.
[6] . مفید، «اوائل المقالات»، با تحقیق شیخ الاسلام زنجانی، داوری، قم بی تا، ص45.
[7] . زمخشری، جارالله، «کشاف»، بیروت، دارالمعرفه، بی تا، ص396.
[8] . آشنایی با علوم اسلامی، ج1، ص58 ـ فرق و مذاهب کلامی، ص261.
ـ بغدادی، عبدالقادر، «الفرق بین الفرق»، بیروت، دارالمعرفه ( بی تا ) ، ص118.
ـ نوبختی، حسن بن موسی، «فرق الشیعه»، نجف، المکتبة المرتضویه، 1355 هـ . ق، ص124
ـ ملل و نحل، شهرستانی، ج1، ص42.

بپرس