معایش

لغت نامه دهخدا

معایش. [ م َ ی ِ ] ( ع اِ ) ج ِ معیشة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ترجمان القرآن ). اسباب زندگانی. ج ِ معیشت. ( آنندراج ) ( غیاث ). اسباب زندگانی و لوازم زندگانی. ( ناظم الاطباء ) : ابواب معایش لشکر در انحطاط افتاد. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 358 ). و رجوع به معیشة و معیشت شود.

فرهنگ فارسی

جمع معاش و معیشت
( اسم ) جمع معاش معیشت : ۱ - زندگانیها . ۲ - آنچه بوسیل. آن زندگی کنند .

فرهنگ معین

(مَ یِ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ معیشت ، اسباب و لوازم زندگانی .

فرهنگ عمید

= معیشت

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مَعَایِشَ: وسائل زندگی
ریشه کلمه:
عیش (۸ بار)

«مَعایِش» از مادّه «عَیْش» جمع «مَعِیشة» وسیله و نیازمندی های زندگی انسان است، که گاهی خود به دنبال آن می رود، و گاهی آن، به سراغ او می آید. گرچه بعضی از مفسران کلمه «معایش» را تنها به زراعت و گیاهان و یا خوردنی ها و نوشیدنی ها تفسیر کرده اند، ولی پیدا است، مفهوم لغت کاملاً وسیع است و تمام وسائل حیات را شامل می شود.
زندگی . . او در یک زندگی پسندیده‏ای است. راغب گفته: عیش زندگی مخصوص به حیوان است (اعم از انسان و حیوان) و آن از حیات اخّص است که حیات در خدا و فرشته و حیوان به کار می‏رود. معاش و معیشت هر دو مصدراند مثل . هر که از یاد من اعراض کند برای اوست زندگیی تنگ. معیشت گاهی اسم است و به طعام و شراب و غیره که وسیله زندگی‏اند گفته می‏شود. عبارت قاموس چنین است: «المعیشة التی تعیش بها من المطعم و المشرب و ما یکون به الحیاة و مایعاش به او فیه» در آیه . مراد وسائل زندگی و یا استعدادهای آدمیان است که آنها نیز وسائل زندگی‏اند رجوع شود به «سخر» ذیل آیه فوق. جمع معشیت معایش است . در آیه . معاش را مصدر گرفته و مضاف مقدّر کرده‏اند مثل «وقت معاش» و نظیر آن ولی می‏شود آن را اسم زمان گرفت یعنی: شب را لباس و زمان ستر قرار دادیم که با ظلمت خود اشیاء را می‏پوشاند و مردم را به استراحت مجبور می‏کند و روز را زمان زندگی قرار دادیم که از فضل خدا روزی بجوئید. مثل . در المیزان فرموده: معاش در آیه اسم زمان یا مکان است.

پیشنهاد کاربران

بپرس