معاویه دوم ( به عربی: معاویة الثانی بن یزید بن معاویة الأول بن أبی سفیان صخر بن حرب بن أمیة بن عبد شمس بن عبد مناف الأموی القرشی ) سومین خلیفه اموی و آخرین خلیفه سفیانی بود. مدت زمان حکومت او و زمان مرگش مشخص نیست، اما مشخص است که مدت کوتاهی در سال ۶۴ هجری حکومت کرده و در همان سال درگذشته است. [ ۱]
به عقیدهٔ وولکر پاپ، اسلام شناس، روایت منابع اسلامی از خلافت معاویه، فرزندش یزید و نوه اش معاویه بن یزید مبنای تاریخی ندارد، بلکه با تکیه بر مضمون «پدر ناعادل–پسر ظالم–نوهٔ ضعیف» که توصیف کتاب مقدس از سلطنت داوود ( پدر ) ، سلیمان ( پسر ) و رحبعام ( نوه ) است، ساخته شده تا دخالت خدا در امور را نشان دهد. [ ۲]
معاویه پسر یزید و مادری ناشناس از قبیله کلب بود. معمولاً به اشتباه نام مادر او را ام هاشم فاخته بنت ابی هاشم ذکر می کنند، درحالی که این زن مادر برادر ناتنی معاویه، یعنی خالد بن یزید بود. [ ۱]
یزید بن معاویه پیش از مرگ خود برای پسرش بیعت گرفت. پس از مرگ یزید، معاویه در سال شصت و چهار هجری در دمشق به عنوان خلیفه جانشین پدرش شد. او در این زمان سنی مابین ۱۷ تا ۲۳ سال داشته و از حمایت قبیله کلب برخوردار بوده است؛ اما پیداست که او تنها در دمشق و جنوب سوریه به عنوان خلیفه به رسمیت شناخته شده و عبدالله بن زبیر در حجاز و مناطق دیگر از طرفداران بیشتری برخوردار بوده است. [ ۱]
مدت زمان خلافت معاویه دوم معلوم نیست، اما حدود ۲۰ روز تا چهار ماه طول کشیده است؛ تاریخ نگاران معاصر در مجموع بر روی «کمتر از دو ماه» به عنوان مدت خلافت او اجماع نظر دارند. با توجه به مدت کوتاه خلافتش، اتفاقات کمی در دوران او روی داده است و حتی ممکن است همان جزییاتی هم که دربارهٔ حکومت او در دست است، بعدها به دلیل گرایش های سیاسی مختلف جعل شده باشد. [ ۱]
بسیار بعید است که او از خلافت کناره گیری کرده باشد، این باور احتمالاً به این دلیل ایجاد شده که کنیه او ابولیلی بوده است. [ ۳] این کنیه معمولاً به افراد دارای اراده ضعیف داده می شد و چنین پنداشته شده که او فرزندی نداشته است. همچنین این پندار می تواند حاصل آن باشد که اغلب نوشته های مربوط به خلافت او، تحت تاثیر پروپاگاندای مروانیان نوشته شده است. [ ۴]
در برخی گزارش ها، بیزاری از رویه پدرانش ( معاویه و یزید ) و سایر امویان علت اصلی کناره گیری او از خلافت دانسته شده و به گرایش او به اهل بیت تصریح شده است. بنابر گزارشِ تاریخ یعقوبی، او خطبه ای خواند و در آن از بر عهده گرفتن امر خلافت بیزاری جست و از پدر و پدر بزرگش انتقاد کرد. او در این خطبه جنگ معاویه بن ابی سفیان با علی بن ابیطالب و نیز اعمال ناشایست پدرش یزید و به خصوص کشتن حسین بن علی و خاندان محمد بن عبدالله را گناهانی بزرگ اعلام کرد. [ ۵] به او پیشنهاد کردند مانند عمر بن خطاب شورایی را برای انتخاب خلیفه تشکیل دهد؛ اما او گفت افرادی مانند افراد آن شورا در این زمان وجود ندارد. [ ۶]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبه عقیدهٔ وولکر پاپ، اسلام شناس، روایت منابع اسلامی از خلافت معاویه، فرزندش یزید و نوه اش معاویه بن یزید مبنای تاریخی ندارد، بلکه با تکیه بر مضمون «پدر ناعادل–پسر ظالم–نوهٔ ضعیف» که توصیف کتاب مقدس از سلطنت داوود ( پدر ) ، سلیمان ( پسر ) و رحبعام ( نوه ) است، ساخته شده تا دخالت خدا در امور را نشان دهد. [ ۲]
معاویه پسر یزید و مادری ناشناس از قبیله کلب بود. معمولاً به اشتباه نام مادر او را ام هاشم فاخته بنت ابی هاشم ذکر می کنند، درحالی که این زن مادر برادر ناتنی معاویه، یعنی خالد بن یزید بود. [ ۱]
یزید بن معاویه پیش از مرگ خود برای پسرش بیعت گرفت. پس از مرگ یزید، معاویه در سال شصت و چهار هجری در دمشق به عنوان خلیفه جانشین پدرش شد. او در این زمان سنی مابین ۱۷ تا ۲۳ سال داشته و از حمایت قبیله کلب برخوردار بوده است؛ اما پیداست که او تنها در دمشق و جنوب سوریه به عنوان خلیفه به رسمیت شناخته شده و عبدالله بن زبیر در حجاز و مناطق دیگر از طرفداران بیشتری برخوردار بوده است. [ ۱]
مدت زمان خلافت معاویه دوم معلوم نیست، اما حدود ۲۰ روز تا چهار ماه طول کشیده است؛ تاریخ نگاران معاصر در مجموع بر روی «کمتر از دو ماه» به عنوان مدت خلافت او اجماع نظر دارند. با توجه به مدت کوتاه خلافتش، اتفاقات کمی در دوران او روی داده است و حتی ممکن است همان جزییاتی هم که دربارهٔ حکومت او در دست است، بعدها به دلیل گرایش های سیاسی مختلف جعل شده باشد. [ ۱]
بسیار بعید است که او از خلافت کناره گیری کرده باشد، این باور احتمالاً به این دلیل ایجاد شده که کنیه او ابولیلی بوده است. [ ۳] این کنیه معمولاً به افراد دارای اراده ضعیف داده می شد و چنین پنداشته شده که او فرزندی نداشته است. همچنین این پندار می تواند حاصل آن باشد که اغلب نوشته های مربوط به خلافت او، تحت تاثیر پروپاگاندای مروانیان نوشته شده است. [ ۴]
در برخی گزارش ها، بیزاری از رویه پدرانش ( معاویه و یزید ) و سایر امویان علت اصلی کناره گیری او از خلافت دانسته شده و به گرایش او به اهل بیت تصریح شده است. بنابر گزارشِ تاریخ یعقوبی، او خطبه ای خواند و در آن از بر عهده گرفتن امر خلافت بیزاری جست و از پدر و پدر بزرگش انتقاد کرد. او در این خطبه جنگ معاویه بن ابی سفیان با علی بن ابیطالب و نیز اعمال ناشایست پدرش یزید و به خصوص کشتن حسین بن علی و خاندان محمد بن عبدالله را گناهانی بزرگ اعلام کرد. [ ۵] به او پیشنهاد کردند مانند عمر بن خطاب شورایی را برای انتخاب خلیفه تشکیل دهد؛ اما او گفت افرادی مانند افراد آن شورا در این زمان وجود ندارد. [ ۶]
wiki: معاویه دوم