معاون جرم


معنی انگلیسی:
accessory to a crime, accessory, accomplice

مترادف ها

accessary (اسم)
معاون جرم، هم دست

accessory (اسم)
معاون جرم، هم دست، شریک، منضمات، لوازم فرعی، همدست، نمائات و نتایج، لوازم یدکی، تابع، فروع و ضمائم

پیشنهاد کاربران

بپرس