معاقب


مترادف معاقب: عقاب کننده، عذاب دهنده، جزادهنده، دنبال کننده، درپی رونده

معنی انگلیسی:
pursuing, pursuer, punishing, punisher

لغت نامه دهخدا

معاقب. [ م ُ ق َ ] ( ع ص ) شکنجه شده و عقوبت کرده شده و عذاب کرده شده. ( ناظم الاطباء ). آن که به سزای عمل بد خویش رسیده. عقوبت شده. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || پیروی کرده و از پس کسی در آمده. ( ناظم الاطباء ). کسی که دیگری از پی او در آمده یا سوار شده : معاقب آن کس باشد که برنشیند نه آن کس که فروآید. ( المعجم چ دانشگاه ص 66 ).

معاقب. [ م ُق ِ ] ( ع ص ) در پی کننده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). پیروی کننده و پس کسی درآینده. ( ناظم الاطباء ). || عقوبت و عذاب کننده. ( غیاث ) ( آنندراج ). شکنجه کننده و عذاب کننده. ( ناظم الاطباء ). || آن که با دیگری کاری را با نوبت می کند. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

عقاب کرده شده، شکنجه شده
(اسم ) عقاب کننده سزای عمل بد دهنده جزا دهنده .

فرهنگ معین

(مُ قِ ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - عذاب کننده . ۲ - پیگیر، دنبال کننده .

فرهنگ عمید

عقاب شده، شکنجه شده.
۱. عقاب کننده، عذاب دهنده.
۲. دنبال کننده.

پیشنهاد کاربران

مُعَاقَب" عقوبت شده، مؤاخذه شده، تحت تعقیب قرار گرفته شده.
لَا یُبْقِی الْمَالَ إِلَّا الْبُخْلُ وَ الْبَخِیلُ مُعَاقَبٌ مَلُومٌ.
مال را جز بخل باقی نمیگذارد، و بخیل مؤاخذه و ملامت شده است. امام علی ( ع )

بپرس