معاقب
مترادف معاقب: عقاب کننده، عذاب دهنده، جزادهنده، دنبال کننده، درپی رونده
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
معاقب. [ م ُق ِ ] ( ع ص ) در پی کننده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). پیروی کننده و پس کسی درآینده. ( ناظم الاطباء ). || عقوبت و عذاب کننده. ( غیاث ) ( آنندراج ). شکنجه کننده و عذاب کننده. ( ناظم الاطباء ). || آن که با دیگری کاری را با نوبت می کند. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
(اسم ) عقاب کننده سزای عمل بد دهنده جزا دهنده .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۱. عقاب کننده، عذاب دهنده.
۲. دنبال کننده.
پیشنهاد کاربران
مُعَاقَب" عقوبت شده، مؤاخذه شده، تحت تعقیب قرار گرفته شده.
لَا یُبْقِی الْمَالَ إِلَّا الْبُخْلُ وَ الْبَخِیلُ مُعَاقَبٌ مَلُومٌ.
مال را جز بخل باقی نمیگذارد، و بخیل مؤاخذه و ملامت شده است. امام علی ( ع )
لَا یُبْقِی الْمَالَ إِلَّا الْبُخْلُ وَ الْبَخِیلُ مُعَاقَبٌ مَلُومٌ.
مال را جز بخل باقی نمیگذارد، و بخیل مؤاخذه و ملامت شده است. امام علی ( ع )