معافیت

/mo~Afiyyat/

مترادف معافیت: بخشودگی، معافی

برابر پارسی: بخشودگی، برکناری، رهایی

معنی انگلیسی:
dispensation, exemption, freedom, immunity, license

لغت نامه دهخدا

معافیت. [ م ُ فی ی َ ] ( از ع ، مص جعلی ، اِمص ) معاف بودن. معافی. بخشودگی. و رجوع به معاف و معافی شود.

فرهنگ فارسی

معاف بودن معافی : معافیت از نظام و ظیفه . خزانه داری با دادن معافیتهای مالیاتی یا صدور حوالجات بعهد. منابع در آمد محل که در تملک حکومت بود تعهدات خود را می پرداخت .
معاف بودن معافی

فرهنگ معین

(مُ یَ ) [ ع . ] (مص جع . ) معافی ، معاف بودن .

مترادف ها

immunity (اسم)
بخشودگی، ازادی، معافیت، مصونیت، جواز، مقاومت در برابر مرض

freedom (اسم)
اسانی، ازادی، معافیت، روانی، استقلال

exemption (اسم)
معافیت

فارسی به عربی

استثناء , حریة , حصانة

پیشنهاد کاربران

مَعافیَّت: [خدمتِ سربازی، سرانه] بخشودگی
🇮🇷 همتای پارسی: بخشودگی 🇮🇷
معافیت: [اصطلاح حقوق]عفو از حق به معنی چشم پوشی از حق خود به نفع طرف است.
در سیستم معافیت ( معنی معافیت )
معافی_ اذادی_اسانی

بپرس