معافر
لغت نامه دهخدا
معافر. [ م َ ف ِ ] ( اِخ ) شهری است یا موضعی است به یمن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). نام شهری یا موضعی به یمن. ( ناظم الاطباء ). شهری است. ( اقرب الموارد ). و رجوع به ماده بعد و معافری و معافریه شود.
معافر. [ م َ ف ِ ] ( اِخ ) پدر قبیله ای از همدان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). نام قبیله ای است در یمن و جامه های معافری منسوب بدان است. ( از معجم البلدان ). و رجوع به اعلام زرکلی چ 2 ج 8 ص 168 و معافری و معافریه و ماده قبل شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
نوعی جامه که اعراب در گذشته میبافتند.