معارفه
/mo~Arefe/
مترادف معارفه: آشنایی، شناخت، معرفی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) یکدیگر را شناختن . ۲ - باهم اظهار آشنایی کردن . ۳ - ( اسم ) شناخت یکدیگر . ۴ - اظهار آشنایی .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف ها
ابداع، احدای، فاتحه، دیباچه، مقدمه، معرفی، معارفه، معرفی رسمی، اشناسازی، معمول سازی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
لری بختیاری
شِنَهد دادِن، یَشنَهدِن، ویشوستاپیا:معارفه، شناختن
شِنَهد دادِن، یَشنَهدِن، ویشوستاپیا:معارفه، شناختن
معارفه: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
یکترناسین yakternāsin ( کردی )
یکترناسین yakternāsin ( کردی )
فرایند آشنا کردن شخصی با یک محیط یا محل کار و همکاران
آغاز یک راه جدید و تازه برای کار کردن الهی کار و خداوند مهربان را در تمام لحظات کار وخدمت و خادم بودن حاضر وناظر داشته باشد و به تصویر بکشد
برابر پارسی معارفه =
آشنایی، هم شناسی
آشنایی، هم شناسی
بدرود و آشنایی
نشست بدرود و آشناییِ �رییس دیوان عالی کشور�، �دادستان کل کشور� و معاون اول �قوه قضایی� . . .
برگرفته از یادداشتی پارسی نویسی شده در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2014/08/blog - post_443. html
نشست بدرود و آشناییِ �رییس دیوان عالی کشور�، �دادستان کل کشور� و معاون اول �قوه قضایی� . . .
برگرفته از یادداشتی پارسی نویسی شده در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2014/08/blog - post_443. html
اشنایی