[ویکی نور] معارج الوصول الی معرفه فضل آل الرسول و البتول. معارج الوصول إلی معرفة فضل آل الرسول و البتول تألیف محمد بن یوسف زرندی (692-757)
نویسنده این کتاب را پس از تدوین کتاب مشهورش «نظم درر السمطین» و در شیراز نوشت.
این اثر که رساله ای کوتاه است و با حواشی و یاورقی های محقق آن محمد کاظم محمودی حجیم شده است، به زندگانی دوازده امام می پردازد. مؤلف در مقدمه می نویسد این کتاب را به درخواست بعضی از سادات گیرد. وی در عین حال از صحابه و همسران رسول خدا تجلیل می کند.
وی در این رساله در صدد کشف و بیان فضائل نورانی ائمه، مناقب و مقامات عالی، کرامات گسترده، مراتب رفیعه و دیگر ویژگیهای ایشان بوده است.
این کتاب، مطالبی نادر یا اشتباه نیز در بر دارد مانند آنچه درباره غیبت امام عصر آورده و آن را در سال 296 می داند، در حالی که غیبت کبرا در سال 329 آغاز شده است.
مؤلف در این رساله گاه از شیوه سجع استفاده کرده و گویا در پردازش و نحوه چینش مطالب کتاب، منابع اختصاصی نگارش یافته در باره ائمه را در اختیار نداشته که از آنها بهره ببرد، چنان که خود در پایان کتاب می گوید در موضوع فضائل ائمه دوازدگانه نوشته ای را ندیده که الگوی کار خویش قرار دهد. شیوه دسته بندی مطالب برای همه ائمه یکسان است و پس از بیان آنکه چندمین امام است او را با عبارات بلندی می ستاید و القاب وی را ذکر می کند سپس اخباری را در باره اطلاعات شخصی امام و در پایان هر شرح حال، عنوانی را به سخنان امام اختصاص می دهد.
نویسنده این کتاب را پس از تدوین کتاب مشهورش «نظم درر السمطین» و در شیراز نوشت.
این اثر که رساله ای کوتاه است و با حواشی و یاورقی های محقق آن محمد کاظم محمودی حجیم شده است، به زندگانی دوازده امام می پردازد. مؤلف در مقدمه می نویسد این کتاب را به درخواست بعضی از سادات گیرد. وی در عین حال از صحابه و همسران رسول خدا تجلیل می کند.
وی در این رساله در صدد کشف و بیان فضائل نورانی ائمه، مناقب و مقامات عالی، کرامات گسترده، مراتب رفیعه و دیگر ویژگیهای ایشان بوده است.
این کتاب، مطالبی نادر یا اشتباه نیز در بر دارد مانند آنچه درباره غیبت امام عصر آورده و آن را در سال 296 می داند، در حالی که غیبت کبرا در سال 329 آغاز شده است.
مؤلف در این رساله گاه از شیوه سجع استفاده کرده و گویا در پردازش و نحوه چینش مطالب کتاب، منابع اختصاصی نگارش یافته در باره ائمه را در اختیار نداشته که از آنها بهره ببرد، چنان که خود در پایان کتاب می گوید در موضوع فضائل ائمه دوازدگانه نوشته ای را ندیده که الگوی کار خویش قرار دهد. شیوه دسته بندی مطالب برای همه ائمه یکسان است و پس از بیان آنکه چندمین امام است او را با عبارات بلندی می ستاید و القاب وی را ذکر می کند سپس اخباری را در باره اطلاعات شخصی امام و در پایان هر شرح حال، عنوانی را به سخنان امام اختصاص می دهد.