معا

لغت نامه دهخدا

معا. [ م ِ ] ( از ع ، اِ ) روده. ( ناظم الاطباء ). روده. رودگانی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). به فارسی روده و به ترکی باقرساق نامند. ( فهرست مخزن الادویه ). و رجوع به معاء شود.
( معاً ) معاً. [ م َ عَن ْ ] ( ع ق ) با هم و همراه هم و با همدیگر. ( ناظم الاطباء ). باتفاق. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به مع شود.

فرهنگ فارسی

با هم و همراه هم و با همدیگر باتفاق .

فرهنگ عمید

روده.

پیشنهاد کاربران

مَعاً: م َ عَنْ: احتساب حداقل دو نفر در یک امر به صورت همزمان.
به عنوان مثال، با وجود ۲۰۰ مهمان برای عروسی، ما برای ۲۵۰ نفر غذا سفارش بدیم.
باهم
باهم، هر دو باهم، همه باهم، جمیعاً
به اتفاق هم ، مجتما

بپرس