اگر بهار بدیع است و گر بهشت بکار
بهار من رخ تست و بهشت من دیدار
مرا چو بوی تو یابم بهار نبود دوست
مرا چون روی تو بینم بهشت نایدکار.
و نیز:
میان سبزه سیراب و زیر سایه سرو
به بوی سنبل و سوری به لحن رود سه تای
ز دست دلبر نازک میان که قامت او
ز فرق سر همه ناز است تا به ناخن پای.
و نیز:
نقاش سطح آبی فراش هر حبابی
لشکرکش سحابی فرمانده بحاری
ادریس هر زمانی قسیس راهبانی
برجیس بوستانی بلقیس لاله زاری.
( از مجمعالفصحاء ج 1 ص 504 ).