مظفر کرمانی
لغت نامه دهخدا
دهر چون باغ و شجر چرخ و ثمر انسان است
باغبان حضرت خلاق علی الشان است.
کیست انسان بحقیقت بنگر صاحبدل
که تن خاکی او با دل و دل با جان است.
و نیز:
خیمه چو زد در جهان حضرت سلطان عشق
کون ومکان آمدند بنده فرمان عشق
عشق چو چوگان ناز در کف قدرت گرفت
نه فلک آمد چو گوی در خم چوگان عشق.
و نیز:
فریادز مکر نفس کاذب
اماره مستبد لاعب
لاهی ز معارج و مقامات
ساهی ز مدارج و مراتب
غافل ز حقایق و معارف
زاهل ز مکارم و مناقب
همواره انیس با اباعد
پیوسته جلیس با اجانب
با مکر هوا شده معانق
از ذکر خدا شده مجانب.
و رجوع به مجمعالفصحاء ج 2 ص 447 تا 450 و ریاض العارفین ص 281 شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید