لغت نامه دهخدا
مطمع. [ م ُ م َ ] ( ع ص ) امیدوار کرده و آزمند گردانیده. ( ناظم الاطباء ).
مطمع. [ م ُ م ِ ] ( ع ص ) آن که امیدوار میکند و آزمند میگرداند کسی را. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - آنکه دیگری را بطمع می افکند آزمند گرداننده . ۲ - دارای طمع .
آنکه امیدوار میکند و آزمند میکگرداند کسی را .
فرهنگ معین
(مُ مِ ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - آن که دیگری را به طمع می افکند، آزمند گرداننده . ۲ - دارای طمع .
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
مورد پسند