مطمار

لغت نامه دهخدا

مطمار. [ م ِ ] ( ع اِ ) رشته بنایان که بدان اندازه کنند. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ریسمان کار. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || شبه و مانند. یقال هو علی مطمار ابیه ؛ یعنی شبیه و مانند پدر است در خلق و خوی. || ( ص ) مرد کهنه لباس. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

رشته بنایان که بدان اندازه کنند ریسمان کار .

پیشنهاد کاربران

بپرس