مطمئن کردن


مترادف مطمئن کردن: آسوده خاطر کردن، خاطرجمع کردن، مطمئن ساختن، اطمینان دادن

متضاد مطمئن کردن: مشکوک شدن

معنی انگلیسی:
assure, reassure

مترادف ها

certify (فعل)
تصدیق کردن، تضمین کردن، شهادت کتبی دادن، مطمئن کردن، گواهی کردن، صحت و سقم چیزی را معلوم کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس