لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) کسی که بهنگام پیمانه کردن چیزی از پیمانه کسر کند و یابوقت وزن کردن مقداری از و زن مقرر کمتر دهد جمع : مطففین .
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
مطفف از ریشه ط ف أ یعنی خاموش کردن. به کسی که نفس او دچار آتش حرص و طمع است در زمان خریدن می خواهد همان وزن را بخردو اهل بخشش مبلغ اضافی نیست ولی در زمان فروختن همان وزن را در ترازو نمی کشدو انتظار بخشش
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
حرام از خریدار را دارد گویند. مطفف با این دو کار در زمان تجارت، آتش حرص و ولع نفس خویش را خاموش می کند. مثال کارگری که سر ساعت کار را ترک می کند و پنج دقیقه بیشتر کار نمی کند و به صاحب کار نمی بخشد ولی در زمان دریافت حقوق انتظار دارد کم کاری او مد نظر کارفرما قرار نگیرد و حقوق اش کامل بخشیده شود او مصداق مطفف است.