مطرانلو
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
مطرانلو روستای سر سبز و خوش اب و هوا در خراسان شمالی شهرستان بجنورد دهستان الاداغ


مطرانلو روستای سر سبز خوش اب و هوا و تولید کننده انواع میوه از جمله گردو و گیلاس و سیفی جات سیب زمینی گوجه پیاز و خیار
مطر یعنی باران و و پسوند لویی یعنی یکی از اقوام کرمانج
مطر به عربی یعنی باران
مطرانلودارای اب هوایی خنک ومراتع سبز
مطرانلو تیره ای از طایفه دیرانلو و از ایل شادلو اند، دارای ۶۸ خانوار و ۲۸۰ سکنه