مطحون

لغت نامه دهخدا

مطحون. [ م َ ] ( ع ص ) آردشده و آسیاب شده. ( ناظم الاطباء ). آسیابی شده. آرد شده. دستاس شده. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

پیشنهاد کاربران

آسیاب شده ( مخزن الادویه )
ورد مطحون یعنی گل آسیاب شده.