مطحن

لغت نامه دهخدا

مطحن. [ م ِ ح َ ] ( ع اِ ) آسیا. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( غیاث ). اسکده. ( مهذب الاسماء ). آسیاکده. سرآسیا. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
گردکان ما در این مطحن شکست
هرچه گوئیم از غم خود اندک است.
مولوی.

فرهنگ فارسی

آسیا اسکده .

پیشنهاد کاربران

بپرس