مطاولت
لغت نامه دهخدا
مطاولة. [ م ُ وَ ل َ ] ( ع مص ) با کسی نبرد کردن به طول. ( تاج المصادر بیهقی ). با کسی به درازی نورد کردن. ( المصادر زوزنی ). نبرد کردن به درازی و بفضل و توانایی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || کار بر کسی دراز کردن. ( المصادر زوزنی ). کار دراز کردن بر کسی. ( تاج المصادر بیهقی ). || درنگ کردن در کاری. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). مماطله در دین و وعده. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || دور افکندن.( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || با یکدیگر کاویدن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. با کسی نبرد کردن.
پیشنهاد کاربران
وسأقیم على رسمی فی الإبقاء والمماطلة ما صلح وعلى الاستیناء والمطاولة ما أمکن طمعا فی إنابتک وتحکیما لحسن الظن بک فلست أعدم فیما أظاهره من أعذار وأرادفه من إنذار احتجاجا علیک. . .
یتیمة الدهر - الثعالبی - ج ٣ - الصفحة ١٩٣
یتیمة الدهر - الثعالبی - ج ٣ - الصفحة ١٩٣