مطالعات فرهنگی
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
مطالعات فرهنگی ( به انگلیسی: Cultural studies ) ، شاخه ای از نظریه انتقادی ( Critical theory ) است. مجموعهٔ آثار گوناگونی با جهت گیری های متفاوت و وابسته به تحلیل انتقادی اشکال و فرایندهای فرهنگی در جوامع معاصر و نزدیک به معاصر است. این رشته به جای این که فقط به مطالعه و بررسی «بهترین مطالب اندیشیده شده و بیان شده» بپردازد، به بررسی تمام مطالب اندیشیده شده و بیان شده و به ویژه فرهنگ عامه می پردازد. [ ۱] مطالعات فرهنگی در مطالعه ی معانی و رویه های زندگی روزمره به کار می رود. رویه های فرهنگی شامل روش های مردم برای انجام کارهای خاص ( مثل تلویزیون تماشا کردن یا غذا خوردن ) در فرهنگی معیّن است. فرهنگ از دیدگاه مطالعات فرهنگی یک کلیّت یکپارچه نیست بلکه «واجد تاکیدهای چندگانه» است. [ ۱]
مطالعات فرهنگی مجموعه یکنواختی از نظریه ها نبوده و نظریه های مختلفی را در بر می گیرد، به ویژه تابعی از دگرگونی ها و رویدادهای تاریخی و سیاسی بوده است. آثار آنتونیو گرامشی و میشل فوکو در شکل گیری مطالعات فرهنگی نقش عمده ای داشته اند. پس از آن نیز مطالعات فرهنگی و نظریه های گوناگونی تأثیر متقابل بر یکدیگر داشته اند: فمینیسم، پساساختارگرایی، نظریه پسااستعماری، روانکاوی، پست مدرنیسم، نظریه همجنس گرایان ( ال جی بی تی و کوییر ) . [ ۱]
نظریه پردازانی همچون لوئی آلتوسر، رولان بارت، پیر بوردیو، میشل دو سرتو*، [ ۲] میشل فوکو، ژاک لاکان در فرانسه، زیگموند فروید در اتریش، کارل مارکس در آلمان، آنتونیو گرامشی در ایتالیا، میخائیل باختین و والنتین ولوشینوف*[ ۳] در روسیه، فردینان دوسوسور*[ ۴] در سوئیس، و ریچارد هاگارت*، [ ۵] ریموند ویلیامز*، [ ۶] ادوارد پالمر تامپسون*، [ ۷] و استوارت هال در بریتانیا شالودهٔ مطالعات فرهنگی را نهاده اند. [ ۱]
نظریه پردازان در انگلستان و در ایالات متحده، صورت های بعضاً متفاوتی از مطالعات فرهنگی را پس از پیدایش این حوزه در دهه ۱۹۷۰، بسط دادند. گونه انگلیسی مطالعات فرهنگی، در دهه ۱۹۶۰ بیشتر تحت تأثیر ریچارد هاگرت و استوارت هال در مرکز مطالعات فرهنگی معاصر در دانشگاه بیرمنگهام، بسط یافته. گونه انگلیسی، دیدگاه های چپ گرایانه و سیاسی آشکار را شامل می شود. [ نیازمند منبع]
در مقابل، گونه آمریکایی مطالعات فرهنگی از آغاز، بیشتر درگیر کارکردها و فهم اختصاصی و سوژه ای عکس العملهای مخاطب به فرهنگ توده ای شد. طرفداران مطالعات فرهنگی آمریکایی، دربارهٔ جنبه های آزادی بخش هواداران فرهنگ توده ای می نویسند. هرچند، تفاوت بین شاخه های آمریکایی و انگلیسی کم رنگ شده است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفمطالعات فرهنگی مجموعه یکنواختی از نظریه ها نبوده و نظریه های مختلفی را در بر می گیرد، به ویژه تابعی از دگرگونی ها و رویدادهای تاریخی و سیاسی بوده است. آثار آنتونیو گرامشی و میشل فوکو در شکل گیری مطالعات فرهنگی نقش عمده ای داشته اند. پس از آن نیز مطالعات فرهنگی و نظریه های گوناگونی تأثیر متقابل بر یکدیگر داشته اند: فمینیسم، پساساختارگرایی، نظریه پسااستعماری، روانکاوی، پست مدرنیسم، نظریه همجنس گرایان ( ال جی بی تی و کوییر ) . [ ۱]
نظریه پردازانی همچون لوئی آلتوسر، رولان بارت، پیر بوردیو، میشل دو سرتو*، [ ۲] میشل فوکو، ژاک لاکان در فرانسه، زیگموند فروید در اتریش، کارل مارکس در آلمان، آنتونیو گرامشی در ایتالیا، میخائیل باختین و والنتین ولوشینوف*[ ۳] در روسیه، فردینان دوسوسور*[ ۴] در سوئیس، و ریچارد هاگارت*، [ ۵] ریموند ویلیامز*، [ ۶] ادوارد پالمر تامپسون*، [ ۷] و استوارت هال در بریتانیا شالودهٔ مطالعات فرهنگی را نهاده اند. [ ۱]
نظریه پردازان در انگلستان و در ایالات متحده، صورت های بعضاً متفاوتی از مطالعات فرهنگی را پس از پیدایش این حوزه در دهه ۱۹۷۰، بسط دادند. گونه انگلیسی مطالعات فرهنگی، در دهه ۱۹۶۰ بیشتر تحت تأثیر ریچارد هاگرت و استوارت هال در مرکز مطالعات فرهنگی معاصر در دانشگاه بیرمنگهام، بسط یافته. گونه انگلیسی، دیدگاه های چپ گرایانه و سیاسی آشکار را شامل می شود. [ نیازمند منبع]
در مقابل، گونه آمریکایی مطالعات فرهنگی از آغاز، بیشتر درگیر کارکردها و فهم اختصاصی و سوژه ای عکس العملهای مخاطب به فرهنگ توده ای شد. طرفداران مطالعات فرهنگی آمریکایی، دربارهٔ جنبه های آزادی بخش هواداران فرهنگ توده ای می نویسند. هرچند، تفاوت بین شاخه های آمریکایی و انگلیسی کم رنگ شده است.
wiki: مطالعات فرهنگی