مطاف


مترادف مطاف: طوافگاه، محل طواف

لغت نامه دهخدا

مطاف.[ م َ ] ( ع اِ ) جای طواف کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). جای طواف کردن و جای گرداگرد گشتن و طواف کردن. ( آنندراج ). جای گرداگرد گشتن و طواف کردن. ( غیاث ). طواف گاه. ( دهار ) ( مهذب الاسماء ) : سر کوی ما مطاف او است و گرد در و دیوار ما کعبه طواف او.( سندبادنامه ص 195 ). و از هر جانب مرزبانان و سرداران ولایات احترام حریم ابهت و جلالت که مطاف ملوک عصر وملاذ سلاطین اطراف بود... ( ظفرنامه یزدی ج 2 ص 366 ).

مطاف. [ م َ ] ( ع مص ) ( از «طی ف » ) آمدن خیال در خواب. ( منتهی الارب ) ( دهار ) ( از ناظم الاطباء ).آمدن خیال در خواب و وسوسه. ( تاج المصادر بیهقی ).

فرهنگ فارسی

جای طواف کردن، محل گردش و دورزدن
( اسم ) جای طواف محل دور زدن و گردش کردن طوافگاه : و از هر جانب مر زبانان و سرداران و لایات احترام حریم ابهت و جلالت - که مطاف ملوک عصر و ملاذ سلاطین اطراف بود - بعقد اخلاص بسته می پرسیدند ...
آمدن خیال در خواب آمدن خیال در خواب و وسوسه .

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع . ] (اِ. ) جای طواف کردن .

فرهنگ عمید

جای طواف کردن، محل گردش و دور زدن.

پیشنهاد کاربران

گشت و گذار
مُطاف از جزیره های غیر مسکونی ایرانی در خلیج فارس است.
این جزیره در استان بوشهر و در سواحل بخش بردخونبین ۲۷ درجه و ۵۰ دقیقه عرض شمالی و ۵۱ درجه و ۲۷ دقیقه طول شرقی واقع شده است.
این جزیره توده ای از ماسه به عرض تقریبی یک میل و طول تقریبی ده میل است که در هنگام مد زیر آب می رود و در هنگام جزر بیرون می آید. طوفان، یا آشنا نبودن دریانوردان به منطقه، قایق های ماهی گیری زیادی را در این ناحیه به گل می نشاند.
...
[مشاهده متن کامل]

جزیره ای در نزدیکی بوشهر

بپرس