مضرس
/mozarras/
مترادف مضرس: دندانه دار، دندانه دندانه، کنگره ای، آزموده، مجرب
متضاد مضرس: صاف
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
مضرس. [ م ُ ض َرْ رِ ] ( ع ص ) شیری که بخاید شکار راو فرونبرد. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ). شیری که شکار بخاید و فرونبرد. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
(اسم ) ۱ - دندانهدار . ۲ - مبتلی بسختی ومشقت . ۳- سختی دیده آزموده مجرب . ۴ - منقوش به نقش ونگارهایی بصورت دندانه ها .
شیری هک بخاید شکار را و فرو نبرد . شیری که شکار بخاید و فرو نبرد .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف ها
نا هموار، دندانه دار، مضرس
دندانه دندانه، مضرس، اره ای
دندانه دندانه، دندانه دار، مضرس
دندانه دار، مضرس، گنکره دار
مضرس
مضرس
بر امده، مضرس، لبه دار
مضرس، دارای دندانه های اره مانند
مضرس، دارای دندانه های ظریف
مضرس، دارای دندانه های ظریف
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید