مضبوط داشتن

فرهنگ فارسی

(مصدر ) ۱ - نیک نگاهداشتن حفظ کردن : حق سبحانه و تعالی سای. معدلت این پادشاه جوان بخت ...را تادامن قیامت بر سر کاف. خلایق مظل و مبسوط داراد و آفتاب سلطنت او را ازوصمت کسوف صورف و معرت زوال انتقال محفوظ و مضبوط . ۲ - بایگانی کردن . ۳ - استوار کردن محکم کردن . ۴ - صحیح کردن تصحیح کردن .

پیشنهاد کاربران

بپرس