لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع مضمون : سواد آنرا با سواد کاغذ کارپرداز بغداد عاجلا خدمت نواب والاقلمی و ارسال نمود . از مضامین آنها مستحضر خواهید گشت که دولت انگلیس اعلام جنگ نموده است ...
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
نگاران ضمیر ؛ کنایه از اندیشه ها. خواطر. مضامین. ( فرهنگ فارسی معین ) :
برقفای تو چو باشد اثر سیلی دوست
بوسه ها یابد رویت ز نگاران ضمیر.
مولوی ( از فرهنگ فارسی معین ) .
برقفای تو چو باشد اثر سیلی دوست
بوسه ها یابد رویت ز نگاران ضمیر.
مولوی ( از فرهنگ فارسی معین ) .
آثار ،
مبانی
معنا ها - مفهوم ا
مفاهیم
از کلمه مضمون گرفته شده است . به معنای - >
معنی ، مطلب ، موضوع ، مفهوم
معنی ، مطلب ، موضوع ، مفهوم