مضاره
لغت نامه دهخدا
مضارة. [ م ُ رَ ] ( ع اِ ) ( از «م ض ر» ) مضارةاللبن ، آنچه روان باشد از شیر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ): مضارة اللبن یا مضار اللبن ؛ آنچه که از شیر در موقع ترش شدن و صاف شدن روان گردد. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به مضر شود.
فرهنگ فارسی
یکدیگر را گزند رسانیدن یکدیگر گزند کردن .
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
کلمه ( مضاره ) که مصدر ( لا یضار ) است به معنای ضرر زدن طرفین ی است که هم در مورد دو نفر استعمال می شود، و هم در مورد جمعیت .