مضارعت
لغت نامه دهخدا
مضارعة. [ م ُ رَ ع َ ] ( ع مص ) با چیزی مانیدن. ( زوزنی ). با کسی مانیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). همدیگر مانا و برابر گردیدن. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). مانا و برابرگردیدن با چیزی و مشابه وی شدن. ( از ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۲. مشابهت.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید