مضارع
/mozAre~/
مترادف مضارع: حال، آینده، زمان حال
متضاد مضارع: ماضی
برابر پارسی: زمان کنونی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱- ( اسم ) مانند شونده . ۲ - ( صفت ) مانند شبیه .۳- بحری است که اصل آن چهار بار مفاعیلن فاعلاتن است ولیکن اصل سالم آن مطبوع و خوش آیند نیست و بیشتر غیر سالم ومزاحف آن معمول است . یکی از بحور غیر سالم مضارع که در فارسی بسیار متداول است مضارع مثمن اخرب است و تقطیع آن چهار بار مفعول فاعلاتن میباشد : دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا . ( حافظ ) و دیگر مضارع مکفوف مقصور که تقطیع آن چهار ابر مفاعیل فاعلات است : بهاراست و خاک خشک دهد سبزهای ترا جوانی جهان پیرهمی گیرد از سرا . ۴ - فعلی است دلالت بر زمان حال یا زمان آینده کند و آن بر دوقسم است : حال مستقبل .حال فعلی است دال بر زمانی که در آن هستیم . برای حال در فارسی صیغهای مخصوص نیست و فعل مضارع خود گاه برحال و گاه بر آینده و مستقبل دلالت کند . ساختن مضارع - فعل مضارع از ریش. فعل امر د ساخته شود . این قاعده در هم. افعال قیاسی وسماعی جاری است : رو رود زن زند خور خورد پس از آنکه بدین طریق سوم شخص مفرد مضارع بدست آید بوسیل. افزودن ضمایر آنرا صرف کنند : رو - م رو- یم رو - ی رو - ید رو - د رو - ند . گاهی در اول مضارع می در آورند ( اخباری ) : میروم میرویم میروی میروید میرود میروند و گاهی ب به در آورند ( التزامی ) : بروم برویم بروی بروید برود بروند . مضارع بر دوقسم است : یا مضارع اخباری . فعلی است که کار را بطریق خبر وقطع رساند : میروم میرویم میروی میروید میرود میروند . یا مضارع التزامی . فعلی است که کار را بطریق شک وخواهش و مانند آن رساند : بروم برویم بروی بروید برود بروند .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. در عروض، بحری بر وزن مفاعیلن فاعلاتن مفاعیلن فاعلاتن.
دانشنامه آزاد فارسی
در اصطلاح دستور زبان، فعلی که بر وقوع عملی یا پذیرفتن حالتی در زمان های حال و آینده دلالت کند و از بن مضارع ( ← بن_فعل) مشتق شده باشد. گونه های آن شامل اِخباری و التزامی و مستمر است: ۱. مضارع اخباری، برای بیان عملی است که قطعاً و یقیناً اتفاق می افتد و از پیشوند «می»+ بن مضارع + شناسه ساخته می شود: «می روم»؛ ۲. مضارع التزامی، برای بیان عملی است که احتمال روی دادن آن وجود دارد. ساخت آن چنین است: پیشوند «ب » + بن مضارع + شناسه: «بروم»؛ ۳. مضارع مستمر: برای بیان عملی که در حال وقوع است به کار می رود. ساخت آن چنین است: مضارع سادۀ فعل «داشتن» (به عنوان فعل معین) + مضارع اخباری فعل مورد نظر: «دارم می روم».
wikijoo: مضارع
پیشنهاد کاربران
مضارع: فعلی که دلالت بر زمان حال یا آینده می کند مانند می روم که مضارع اخباری است و خبر میدهد از رفتن حال یا آینده
در فارسی، مضارع ساده نداریم و فقط سه گونه مضارع داریم: التزامی، اخباری و مستمر
مضارع اخباری: می روم
مضارع التزامی: روم ( الان می گوییم: بروم )
مضارع مستمر: دارم می روم
ماضی و مضارع التزامی برای بیان تردید، تأکید، آرزو یا شرط به کار می رود؛ یعنی با شاید و باید و کاش و اگر.
مضارع اخباری: می روم
مضارع التزامی: روم ( الان می گوییم: بروم )
مضارع مستمر: دارم می روم
ماضی و مضارع التزامی برای بیان تردید، تأکید، آرزو یا شرط به کار می رود؛ یعنی با شاید و باید و کاش و اگر.
مُضارِع: [دستورِ زبان] ( زمانِ ) کنون
کنونه
" پسینک= " pasinak" برابر نهاد این واژه در زبانشناسی "کنشاهای پسینک" میباشد از پس اینک نمود یافته است که دارای مفهوم زمان کنونی و آینده هست.
به معنی آینده نیست و حال معنی میدهد
واژه ی مَتار, mat�r در پارسی پهلوی به ماناک همان مضارع آمده است، دگردیسش و تغییر ت به ض یا بهتر بگوییم ز را در این لغت داشته ایم
کنون