مصیبت نامه
/mosibatnAme/
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی نور] مصیبت نامه اثر عطار نیشابوری
این اثر که به گفته استاد زرین کوب «پیچ گاهی» در روند مثنوی سرایی عطار می نماید، شرح درد و اندوه بی سرانجام سالک فکرت است که حقیقت را می جوید و در هر گام ماتمی دارد و پایان راه او نیز سرگشتگی و حیرت چیزی نیست. وی در این کتاب با این مسئله رو به روست که در دو راهه شریعت و طریقت، چگونه می توان دنبال حقیقت را گرفت، اما پاسخ او به این مسئله هرگز او را به آرامش نمی رساند.
این کتاب کمابیش 8780 بیت دارد که از دید بیرونی و درونی، با منطق الطیر و الاهی نامه بسیار متفاوت نیستند، اما به گفته شادروان فروزانفر، بی گمان طرح آن در منظومه های زبان فارسی تازه و نوآیین است و نه پیشینیان و نه واپسینیان، چنین مثنوی بدین طرح و سبک سروده اند. شرح سلوک باطنی را بسیاری از شاعران چکیده یا درازدامن گفته اند، اما در مقالات پراکنده که مطالب آنها با یک دیگر پیوستگی ندارند و عطار در این کتاب آنها را به یک دیگر پیوسته است و در هر مقاله کنجکاوی خواننده را برمی انگیزد و او را به خواندن مقاله پسین وامی دارد. هر مقاله، به یکی از مراتب وجود یا اشخاص الاهی و غیبی می پردازد و شیخ در گفت وگو با سالک و وصف آن رتبه، اطلاعات فلسفی و دینی خود را می گنجاند و چند حکایت درخور مقام بر آن می افزاید.
وصف سیر آفاقی و انفسی بدین بلندی و ریزبینی، در هیچ یک از کتاب های صوفیان نیست، اما عطار در این منظومه به بازگویی هر یک از مراتب وجود به اعتبار صفت ویژه آن می پردازد. مانند اینکه جبرئیل مظهر امر و اسرافیل نمودار احیا و میراندن و قلم مظهر قدرت و عیسی نمونه پاکی است. وی اینها را جایگاه هایی در راه سلوک می داند و معنای سیر آفاقی را به خوبی روشن می کند و به اشارت می فهماند که مقصود از سیر، تحقق بدین مراتب است.
موسیقی ذهنی شاعر در این کتاب به گمان، از دوبیتی های فهلوی گونه منظومه خسرو و شیرین نظامی و ویس و رامین فخر الدین اسعد گرگانی متأثر است. وی برای رسیدن به استقلال، آهنگ را در این جا رها می کند و به موسیقی غزل هایی روی می آورد که گاهی در همین وزن سروده بود.
عطار در مصیبت نامه پس از بیان مقدمات عادی و رایج عصر خویش؛ یعنی ستایش خداوند و حضرت رسول اکرم و خلفای راشد و خاندان رسول خدا و دو سبطش که در آنها نیز سودمندی های بسیاری از دید مقاصد عارفان و اشاره به اسرار گفته های پیشوایان و احادیث و اخبار هست، طرح کتابش را می ریزد و به مقصود اصلی اش روی می آورد. تخیل عطار در پرداختن فصل های گوناگون این کتاب نیز بسیار نوآورانه می نماید. او قهرمان داستان و سالک اصلی راه دراز حقیقت خواهی را «فکر» رهرو می داند و آن را جان و شخصیت می بخشد و «سالک فکرت» می خواند و گام به گام با او نزد همه مظاهر گوناگون هستی می رود و با آنها گفت وگو می کند و از این گفت وگوها، چیزها می نویسد.
این اثر که به گفته استاد زرین کوب «پیچ گاهی» در روند مثنوی سرایی عطار می نماید، شرح درد و اندوه بی سرانجام سالک فکرت است که حقیقت را می جوید و در هر گام ماتمی دارد و پایان راه او نیز سرگشتگی و حیرت چیزی نیست. وی در این کتاب با این مسئله رو به روست که در دو راهه شریعت و طریقت، چگونه می توان دنبال حقیقت را گرفت، اما پاسخ او به این مسئله هرگز او را به آرامش نمی رساند.
این کتاب کمابیش 8780 بیت دارد که از دید بیرونی و درونی، با منطق الطیر و الاهی نامه بسیار متفاوت نیستند، اما به گفته شادروان فروزانفر، بی گمان طرح آن در منظومه های زبان فارسی تازه و نوآیین است و نه پیشینیان و نه واپسینیان، چنین مثنوی بدین طرح و سبک سروده اند. شرح سلوک باطنی را بسیاری از شاعران چکیده یا درازدامن گفته اند، اما در مقالات پراکنده که مطالب آنها با یک دیگر پیوستگی ندارند و عطار در این کتاب آنها را به یک دیگر پیوسته است و در هر مقاله کنجکاوی خواننده را برمی انگیزد و او را به خواندن مقاله پسین وامی دارد. هر مقاله، به یکی از مراتب وجود یا اشخاص الاهی و غیبی می پردازد و شیخ در گفت وگو با سالک و وصف آن رتبه، اطلاعات فلسفی و دینی خود را می گنجاند و چند حکایت درخور مقام بر آن می افزاید.
وصف سیر آفاقی و انفسی بدین بلندی و ریزبینی، در هیچ یک از کتاب های صوفیان نیست، اما عطار در این منظومه به بازگویی هر یک از مراتب وجود به اعتبار صفت ویژه آن می پردازد. مانند اینکه جبرئیل مظهر امر و اسرافیل نمودار احیا و میراندن و قلم مظهر قدرت و عیسی نمونه پاکی است. وی اینها را جایگاه هایی در راه سلوک می داند و معنای سیر آفاقی را به خوبی روشن می کند و به اشارت می فهماند که مقصود از سیر، تحقق بدین مراتب است.
موسیقی ذهنی شاعر در این کتاب به گمان، از دوبیتی های فهلوی گونه منظومه خسرو و شیرین نظامی و ویس و رامین فخر الدین اسعد گرگانی متأثر است. وی برای رسیدن به استقلال، آهنگ را در این جا رها می کند و به موسیقی غزل هایی روی می آورد که گاهی در همین وزن سروده بود.
عطار در مصیبت نامه پس از بیان مقدمات عادی و رایج عصر خویش؛ یعنی ستایش خداوند و حضرت رسول اکرم و خلفای راشد و خاندان رسول خدا و دو سبطش که در آنها نیز سودمندی های بسیاری از دید مقاصد عارفان و اشاره به اسرار گفته های پیشوایان و احادیث و اخبار هست، طرح کتابش را می ریزد و به مقصود اصلی اش روی می آورد. تخیل عطار در پرداختن فصل های گوناگون این کتاب نیز بسیار نوآورانه می نماید. او قهرمان داستان و سالک اصلی راه دراز حقیقت خواهی را «فکر» رهرو می داند و آن را جان و شخصیت می بخشد و «سالک فکرت» می خواند و گام به گام با او نزد همه مظاهر گوناگون هستی می رود و با آنها گفت وگو می کند و از این گفت وگوها، چیزها می نویسد.
wikinoor: مصیبت نامه
دانشنامه آزاد فارسی
مُصیبت نامه
کتابی به فارسی در عرفان، سرودۀ عطار نیشابوری. این منظومه، در قالب مثنوی و در حدود ۷هزار بیت سروده شده و موضوعِ کلی آن، همچون بیشترین آثار او، تکاپو در جست وجوی حقیقت و بیان کیفیّت این تکاپوست. عطّار در این مثنوی، پس از مقدمه ای طولانی، در ضمن ۴۰ مقاله از سرکشیِ حقیقت جویانۀ سالک به شماری از اجزای هستی همچون جماد، وحوش، نبات، خیال، عقل، دل و جان سخن می گوید و در مقالۀ آخر، وصول او را به مقصود نشان می دهد. عناوین فصول این کتاب، «الحکایة والتمثیل» است. این منظومه، همچون دیگر آثار عطار، بیشتر از نظر معنی قابل بررسی است تا لفظ. مصیبت نامه به کوشش عبدالوهاب نورانی وصال به چاپ رسیده است (تهران، ۱۳۵۶ش)
کتابی به فارسی در عرفان، سرودۀ عطار نیشابوری. این منظومه، در قالب مثنوی و در حدود ۷هزار بیت سروده شده و موضوعِ کلی آن، همچون بیشترین آثار او، تکاپو در جست وجوی حقیقت و بیان کیفیّت این تکاپوست. عطّار در این مثنوی، پس از مقدمه ای طولانی، در ضمن ۴۰ مقاله از سرکشیِ حقیقت جویانۀ سالک به شماری از اجزای هستی همچون جماد، وحوش، نبات، خیال، عقل، دل و جان سخن می گوید و در مقالۀ آخر، وصول او را به مقصود نشان می دهد. عناوین فصول این کتاب، «الحکایة والتمثیل» است. این منظومه، همچون دیگر آثار عطار، بیشتر از نظر معنی قابل بررسی است تا لفظ. مصیبت نامه به کوشش عبدالوهاب نورانی وصال به چاپ رسیده است (تهران، ۱۳۵۶ش)
wikijoo: مصیبت_نامه
پیشنهاد کاربران
گفت عارف مارا غیر از این، شش وادی دگر در ره است/
چون گذشتی نه درگه است بلکه هفت وادی دگر در ره است/ چون عبور کردی زان هفت منزل، هفت منزل دیگر در ره است/ شمار تسلسل وادیها و منازل هفت گانه را نه تو دانی و نه من.
... [مشاهده متن کامل]
سالک و عارف واقعی و حقیقی خود کیهان است و خود کیهان هم ذره ای از وجود خداوند. هفت وادی عرفانی : طلب، معرفت، عشق، استغنا، ترس، حیرت و فنا همگی در این عالم وجود دارند. هفت وادی و منزل واقعی، هفت عالم اند که ایستگاه ها و سامان ها و منازل خود کیهان در سیر و سلوکش به سوی رسیدن به سرحد کمال و برگشت و رجعت به حالت اولیه ملکوتی، میباشند. درگه، حق تعالی و جمال حق در پایان راه نیستند و جستجوی عارفانه در راه رسیدن به وصال حق و رویئت جمال نازنین وی در زمان های گذشته، کوششی مطلوب بوده است، اما در عصر جدید جستجوی حقیقت از طریق بررسی واقعیت از راه علم میسر است و معارف دینی و کشف و شهود عرفانی و استدلالات منطقی و عقلی حکمی و فلسفی در کشور های علمی و صنعتی از اهمیت کمتری بر خوردار اند. در عصر عارفان و حکیمان بزرگ گذشته، دو نو جهان بینی هستی شناسی وجود داشته است، یکی حکمی و فلسفی و دیگری اسطوره ای و دینی. جهان مینوی و مانوی زرتشت، جهان محدود محسوسات در دل جهان نیمه بیکران ایده های افلاطون، عالم اعلی یا بالا و عالم سفلی یا پایین، ماقبل و مابعد طبیعت ارسطو، جهان بینی نجومی هفت آسمان و یک زمین ارسطو و بطلمیوس، دو عالم آسمان و زمین یهودیت و مسیحیت و سه عالم خاک و برزخ و آخرت اسلام. در عصر باستان تا قرن شانزدهم میلادی انسان بر این باور بود که ماه و خورشید و ستارگان راه شیری همگی به دور زمین می چرخند و زمین سر جای خود ثابت و پا بر جا ایستاده است. امروز میدانیم که طلوع و غروب خورشید و پیدایش شب و روز به دلیل حرکت چرخشی زمین به دور محور خویش صورت میگیرد و هیچ معجزه ای در کار نیست. پیدایش فصول هم ریشه در حرکت انتقالی کره زمین به دور خورشید دارند و خورشید و ستارگان هم دارای حرکت دورانی بر روی مدارات ویژه خود در اطراف یک سیاه چاله عظیم الجثه مستقر در مرکز کهکشان میباشند و الا آخر. نظام های شعری ، حکمی و عرفانی فارسی بسیار جالب اند شادی بخش روح و روان، اما کامل نیستند. دو راهه شریعت و طریقت آن ها را باید به سه راهه معرفت دینی، کشف و شهود عرفانی و مشاهده و آزمایش و تجربه علمی تبدیل نمود. دین و حکمت و فلسفه و عرفان و علم را باید به یک راه تبدیل کرد و افسار هدایت را بهتر است که به دست علم به سپاریم. دین چند هزار سال است که افسار دار کاروان انسانی بوده است گاه به عنوان آهنگ نواز فرعی در رکاب حاکمین و چه خود حاکم و فرمانروا و چنگ زن اصلی.
عطار گوید :
گه زنی آرد ز مردی بی زنی / گاه مردی از زنی بی بیزنی!!
شاید منظور عارف بزرگ از بیان این دو بیت اشاره به تبدیل شدن مرد به زن و زن به مرد در وادی دوم کیهان یعنی عالم دوم باشد. اگر هم منظورش این نبوده باشد، خاطرش آرام و روح و روانش در آرامگاه ساکن و پایدار جان شاد که چنین استحاله ای صورت خواهد گرفت. خداوند متعال برای هر فرد انسانی پنج نوع سرنوشت جنسی از پیش تعیین نموده است و این سرنوشت پنج گاه در هفت عالم متوالی ساری و جاری خواهند شد. خواننده گرامی اگر به این موضوع علاقه مند باشد، میتواند به بحث هفت عالم در همین سایت مراجعه نماید. سفر های عرفانی از عالم شهود و خاک و ناسوت و دنیوی به عالم غیب و لاهوت و ملکوتی، از جهان فانی به جهان باقی و برگشت از آن سفر همراه با کوله باری پر از حیرت و سرگشتگی را معمولا سیر و سلوک روحانی می نامند که طبق باور این حقیر چیزی جز خیال پردازی نیست. عطار گوید :
هر چه بینی جز خیالی بیش نیست/ هر چه دانی جز محالی بیش نیست.
در این رابطه به معراج و سفر های خیالی و اوهامی قندی هم توجه داشته باشیم در همین سایت تحت عناوین :
هفت عالم ▪ جزء و کل ▪ گرانش کوانتمی ▪ عشق و دیالکتیک عشق ▪ دیفرانسیل هندسی ▪ ازل و ابد یعنی چه ؟ ▪ معاد و قیامت ▪ صِوَر خیال ▪ حضرات خمس ▪ زمان و مکان و بیزمانی و بیمکانی▪ سری اجداد ▪ خداوند و مه بانگ ▪ مه بانگ ▪ فرمول همه کس و همه چیز ▪ نظریه های علمی ریسمان و حلقه▪ جان چیست ▪ روح ، روان و تن▪ معادله روح و ماده ▪
یک سوال از دوست داران عرفان : هفت شهر عشق عطار کجا هستند ؟
چون گذشتی نه درگه است بلکه هفت وادی دگر در ره است/ چون عبور کردی زان هفت منزل، هفت منزل دیگر در ره است/ شمار تسلسل وادیها و منازل هفت گانه را نه تو دانی و نه من.
... [مشاهده متن کامل]
سالک و عارف واقعی و حقیقی خود کیهان است و خود کیهان هم ذره ای از وجود خداوند. هفت وادی عرفانی : طلب، معرفت، عشق، استغنا، ترس، حیرت و فنا همگی در این عالم وجود دارند. هفت وادی و منزل واقعی، هفت عالم اند که ایستگاه ها و سامان ها و منازل خود کیهان در سیر و سلوکش به سوی رسیدن به سرحد کمال و برگشت و رجعت به حالت اولیه ملکوتی، میباشند. درگه، حق تعالی و جمال حق در پایان راه نیستند و جستجوی عارفانه در راه رسیدن به وصال حق و رویئت جمال نازنین وی در زمان های گذشته، کوششی مطلوب بوده است، اما در عصر جدید جستجوی حقیقت از طریق بررسی واقعیت از راه علم میسر است و معارف دینی و کشف و شهود عرفانی و استدلالات منطقی و عقلی حکمی و فلسفی در کشور های علمی و صنعتی از اهمیت کمتری بر خوردار اند. در عصر عارفان و حکیمان بزرگ گذشته، دو نو جهان بینی هستی شناسی وجود داشته است، یکی حکمی و فلسفی و دیگری اسطوره ای و دینی. جهان مینوی و مانوی زرتشت، جهان محدود محسوسات در دل جهان نیمه بیکران ایده های افلاطون، عالم اعلی یا بالا و عالم سفلی یا پایین، ماقبل و مابعد طبیعت ارسطو، جهان بینی نجومی هفت آسمان و یک زمین ارسطو و بطلمیوس، دو عالم آسمان و زمین یهودیت و مسیحیت و سه عالم خاک و برزخ و آخرت اسلام. در عصر باستان تا قرن شانزدهم میلادی انسان بر این باور بود که ماه و خورشید و ستارگان راه شیری همگی به دور زمین می چرخند و زمین سر جای خود ثابت و پا بر جا ایستاده است. امروز میدانیم که طلوع و غروب خورشید و پیدایش شب و روز به دلیل حرکت چرخشی زمین به دور محور خویش صورت میگیرد و هیچ معجزه ای در کار نیست. پیدایش فصول هم ریشه در حرکت انتقالی کره زمین به دور خورشید دارند و خورشید و ستارگان هم دارای حرکت دورانی بر روی مدارات ویژه خود در اطراف یک سیاه چاله عظیم الجثه مستقر در مرکز کهکشان میباشند و الا آخر. نظام های شعری ، حکمی و عرفانی فارسی بسیار جالب اند شادی بخش روح و روان، اما کامل نیستند. دو راهه شریعت و طریقت آن ها را باید به سه راهه معرفت دینی، کشف و شهود عرفانی و مشاهده و آزمایش و تجربه علمی تبدیل نمود. دین و حکمت و فلسفه و عرفان و علم را باید به یک راه تبدیل کرد و افسار هدایت را بهتر است که به دست علم به سپاریم. دین چند هزار سال است که افسار دار کاروان انسانی بوده است گاه به عنوان آهنگ نواز فرعی در رکاب حاکمین و چه خود حاکم و فرمانروا و چنگ زن اصلی.
عطار گوید :
گه زنی آرد ز مردی بی زنی / گاه مردی از زنی بی بیزنی!!
شاید منظور عارف بزرگ از بیان این دو بیت اشاره به تبدیل شدن مرد به زن و زن به مرد در وادی دوم کیهان یعنی عالم دوم باشد. اگر هم منظورش این نبوده باشد، خاطرش آرام و روح و روانش در آرامگاه ساکن و پایدار جان شاد که چنین استحاله ای صورت خواهد گرفت. خداوند متعال برای هر فرد انسانی پنج نوع سرنوشت جنسی از پیش تعیین نموده است و این سرنوشت پنج گاه در هفت عالم متوالی ساری و جاری خواهند شد. خواننده گرامی اگر به این موضوع علاقه مند باشد، میتواند به بحث هفت عالم در همین سایت مراجعه نماید. سفر های عرفانی از عالم شهود و خاک و ناسوت و دنیوی به عالم غیب و لاهوت و ملکوتی، از جهان فانی به جهان باقی و برگشت از آن سفر همراه با کوله باری پر از حیرت و سرگشتگی را معمولا سیر و سلوک روحانی می نامند که طبق باور این حقیر چیزی جز خیال پردازی نیست. عطار گوید :
هر چه بینی جز خیالی بیش نیست/ هر چه دانی جز محالی بیش نیست.
در این رابطه به معراج و سفر های خیالی و اوهامی قندی هم توجه داشته باشیم در همین سایت تحت عناوین :
هفت عالم ▪ جزء و کل ▪ گرانش کوانتمی ▪ عشق و دیالکتیک عشق ▪ دیفرانسیل هندسی ▪ ازل و ابد یعنی چه ؟ ▪ معاد و قیامت ▪ صِوَر خیال ▪ حضرات خمس ▪ زمان و مکان و بیزمانی و بیمکانی▪ سری اجداد ▪ خداوند و مه بانگ ▪ مه بانگ ▪ فرمول همه کس و همه چیز ▪ نظریه های علمی ریسمان و حلقه▪ جان چیست ▪ روح ، روان و تن▪ معادله روح و ماده ▪
یک سوال از دوست داران عرفان : هفت شهر عشق عطار کجا هستند ؟
هو
دو منظومه از عطار نیشابوری و صغیر اصفهانی.
نسخ ملکی.
دو منظومه از عطار نیشابوری و صغیر اصفهانی.
نسخ ملکی.