دیکشنری
مترجم
بپرس
مصیبت زدگی
مترادف مصیبت زدگی
: تعزیت داری، عزاداری، داغدیدگی
دنبال کنید
فرهنگ فارسی
۱- در رنج و بلا بودن . ۲ - ماتم زدگی تعزیت داری . ۳ - بدبختی بیچارگی .
فرهنگ معین
(مُ بَ. زَ دَ ) [ ع - فا. ] (حامص . ) ۱ - در رنج و بلا بودن . ۲ - ماتم زدگی . ۳ - بدبختی ، بیچارگی .
فرهنگ عمید
ماتم زدگی، در رنج و بلا بودن.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها