مصنوعات. [ م َ ] ( ع اِ ) ج ِ مصنوعة. رجوع به مصنوعة شود. || چیزهای ساخته شده و اختراع شده. ( ناظم الاطباء ). مصنوع کرده شده. ساخته شده. شکل و ترکیب یافته : رشید کاتب چون خواست تا دقایق صناعت اشعار تازی و پارسی بیان کند و در حقایق مصنوعات آن تألیفی سازد بنای کتاب حدائق السحرفی دقائق الشعر بر لغت پارسی نهاد. ( المعجم ص 18 ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع مصنوعه ( مصنوع ) : رشید کاتب چون خواست تا دقایق صناعت اشعار تازی و پارسی بیان کند و در حقایق مصنوعات آن تالیفی سازد بنائ کتاب حدائق السحرفی دقائق الشعر بر لغت پارسی نهاد ...