مصلحه

لغت نامه دهخدا

( مصلحةً ) مصلحةً. [ م َ ل َ ح َ تَن ْ ] ( ع ق ) به طور مشورت و صلاح بینی. ( ناظم الاطباء ). رجوع به مصلحت و مصلحه شود.

پیشنهاد کاربران

المَصلَحة: مایمنع الفساد ویُصلِح:
از هرزگی، بدی، تباهی، خدشه، خرابی، خلل، شرارت، عیب، نادرستی، ناشایستگی، آشوب، بی نظمی، تفتین، خرابکاری، شرّ، شورش، فتنه، عفونت، آلودگی را. . . جلوگیری میکند وسالم نگه میدارد.
( در بعض کشورهای عربی ) : اتوبوس.
فیه منفعة لعامّة الناس.

بپرس