مصقر. [ م ُ ص َق ْ ق َ ] ( ع ص ) رطب ترنهاده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). رطب که بر آن شیره خرما ریزند تا تر و تازه بماند. ( ناظم الاطباء ). خرمایی که در دوشاب بنهند تا پرشیره شود. ( بحر الجواهر ).
فرهنگ فارسی
رطب تر نهاده رطب که بر آن شیره خرما ریزند تا تر و تازه بماند .