[ویکی الکتاب] معنی مُصْفَرّاً: زرد شده
ریشه کلمه:
صفر (۵ بار)
«مُصْفَرّاً» از مادّه «صفرة» (بر وزن سفره) به معنای رنگ زرد است و بعضی گفته اند به معنای خالی است.
زردی. صفراء زرد رنگ مؤنّث اصفر است . گفت: خدا فرماید: آن بقرهای است زرد پر رنگ «لَوْنُها» فاعل «فاقِعٌ» است. . سپس خشک میشود میبینی که زرد رنگ است و آنگاه شکسته میشود. صُفر: چنانکه گفتهاند جمع اصفر است . معنی آیه در «جمل» گذشت «جِمالِتٌ صُفْرٌ» یعنی شتران زرد گون. در نهج البلاغه خطبه 119 آمده . ضمیر «فَرَأَوْهُ»ظاهراً به زرع راجع است و اصفر خشک شدن برگها است و اصفر خشک شدن برگها است یعنی: اگر بادی بفرستیم و زرع خویش را دراثر آن خشکیده بینند کفران میکنند. این آیه مقابل آیه 48 است فرموده «... فَاِذا اَصابَ بِهِ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ اِذا هُمْ یَسْتَبْشِزُونَ». صفره را سیاهی نیز گفتهاند (اقرب). راغب گوید: صفره رنگی است میان سیاه و سفید، به سیاهی نزدیکتر است لذا گاهی از سیاهی به صفره تعبیر آوردند. علی هذا میشود گفت معنای «ثُمَّ یَهیجُ فَتَراهُ مَصْفَرّاً» آن است که: سپس میخشکد وآن را تیره رنگ میبینی نظیر .
ریشه کلمه:
صفر (۵ بار)
«مُصْفَرّاً» از مادّه «صفرة» (بر وزن سفره) به معنای رنگ زرد است و بعضی گفته اند به معنای خالی است.
زردی. صفراء زرد رنگ مؤنّث اصفر است . گفت: خدا فرماید: آن بقرهای است زرد پر رنگ «لَوْنُها» فاعل «فاقِعٌ» است. . سپس خشک میشود میبینی که زرد رنگ است و آنگاه شکسته میشود. صُفر: چنانکه گفتهاند جمع اصفر است . معنی آیه در «جمل» گذشت «جِمالِتٌ صُفْرٌ» یعنی شتران زرد گون. در نهج البلاغه خطبه 119 آمده . ضمیر «فَرَأَوْهُ»ظاهراً به زرع راجع است و اصفر خشک شدن برگها است و اصفر خشک شدن برگها است یعنی: اگر بادی بفرستیم و زرع خویش را دراثر آن خشکیده بینند کفران میکنند. این آیه مقابل آیه 48 است فرموده «... فَاِذا اَصابَ بِهِ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ اِذا هُمْ یَسْتَبْشِزُونَ». صفره را سیاهی نیز گفتهاند (اقرب). راغب گوید: صفره رنگی است میان سیاه و سفید، به سیاهی نزدیکتر است لذا گاهی از سیاهی به صفره تعبیر آوردند. علی هذا میشود گفت معنای «ثُمَّ یَهیجُ فَتَراهُ مَصْفَرّاً» آن است که: سپس میخشکد وآن را تیره رنگ میبینی نظیر .
wikialkb: مُصْفَرّا