مصرخ

لغت نامه دهخدا

مصرخ. [ م ُ رِ ] ( ع ص ) فریادرس و یاری گر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). مغیث. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

فریادر رس و یاری گر مغیث

پیشنهاد کاربران

مصرخ از ماده اصراخ در اصل از صرخ به معنی فریاد کشیدن برای طلب کمک آمده است ، بنابراین مصرخ به معنی فریادرس می باشد و مستصرخ به معنی کسی است که فریادرسی می خواهد .
کلمه ( مصرخ ) اسم فاعل از ( اصراخ ) است که به معنای پناه دادن و به داد کسی رسیدن و فریاد او را پاسخ گفتن می باشد گفته می شود: ( استصرخنی فلان فاصرخته ) یعنی او از من کمک خواست من هم به کمکش رسیدم ( ترجمه ی المیزان )
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس