مصر باستان تمدن

دانشنامه آزاد فارسی

مصر باستان، تمدّن
38312600.jpg
تمدن باستانی پیرامون رود نیل در مِصر، که در حدود ۵هزار سال پیش ظهور کرد و در قرن ۱۶پ م به اوج رسید. مصر باستان به داشتن قدرت و ثروت عظیمی شهرت داشت که ناشی از زمین های حاصل خیز دلتای نیل بود؛ که منابع غنی غله برای سراسر منطقۀ مِدیتَرانه محسوب می شدند. مصریان در کشاورزی، مهندسی، و علوم کاربُردی سرآمد عصر خویش بودند. بسیاری از آثار آنان، مانند اهرام ثلاثهو اَبوالهول، تا به امروز باقی مانده است.
کشاورزی. مصریان با کشت غلات، سبزیجات، خرما، و انگور در کناره های رود نیل امرار معاش می کردند؛ و نان و آبجو خوراک و نوشیدنی اصلی آن ها به شمار می رفت. آنان، برای افزایش محصول، آبراه ها، سدها و آب بندهایی برای آبیاری ساختند. همچنین به مطالعۀ فصول پرداختند و محاسبه کردند که سال ۳۶۵ روز است. از آن جا که هنوز پول رایج نشده بود، داد و ستد پایاپای بود، و تجارت خارجی در دست خارجیان بود.
حکومت. مصر باستان که در انزوای کامل و در محاصرۀ صحراها و دریاها تحول یافت، نخستین دولت ملی جهان به شمار می رفت. پادشاه، یا فِرعون، به مثابۀ خدا و دارای اختیارات مطلق بود. مملکت به چند ایالت یا نوم، تقسیم می شد؛ که رئیس هر کدام نومارخنام داشت. سلسله مراتبی از اشراف، کاهنان، و دبیران بر امر کشاورزی و بازرگانی نظارت داشتند.
دین. رع، خدای آفتاب، و اُزیریس، خدای مرگ، خدایان اصلی بودند؛ ولی خدایان بی شمار دیگری نیز برای زایش و مرگ و جنبه های گوناگون زندگی روزمره وجود داشت. خدایان را با سرهای حیواناتی ترسیم می کردند که برای آن خدایان مقدس بود: شاهین برای «رع» و «هوروس»، ایبیس (لک لک گرمسیر)برای «تحوت»، شغال برای «آنوبیس». بعدها آمون، خدای محلی تبس (طیوه)، به خدای بزرگ تاج وتخت دو سرزمین و نمادی از وحدت ملی تبدیل شد. فناناپذیری در ابتدا خاص فَراعنِه بود، ولی در دوران سلطنت جدیدهرکس که استطاعت مالی داشت خود را مومیایی می کرد.
مقبره ها. بسیاری از اطلاعات مربوط به شیوۀ زندگی مصریان قدیم از مقبره ها به دست آمده، زیرا مردگان را با همۀ لوازم ضروری برای حیات در دنیای دیگر دفن می کردند: مجسمه های سلطنتی، جواهرات، لوازم آرایش، و اسباب و اثاثیه که همگی بسیار بادوام بودند. دیوارهای مقبره ها را با صحنه هایی پر از جزئیات (به شیوۀ کاملاً متمایز و دوبُعدی) رنگ آمیزی و با جمله هایی از کتاب های مقدس حکاکی می کردند. نگارش به خط هیروگلیفمصری در حدود ۵۰۰م ازبین رفت، اما خط مزبور با استفاده از سنگ رَشیدرمزگشایی شد. ادبیات مصری شامل داستان های اسطوره ای و تاریخی، شعر و رساله های اخلاقی بود. مشهورترین نمونه های باقی مانده از آن ها عبارت اند از «حکایت ملوان کشتی شکسته» و «حکایت دو برادر».
معماری. اهرام مقبرۀ فراعنه بود، و به این باور بودند که فرعون پس از مرگ، برای یکی شدن با خدای آفتاب، به آسمان صعود می کند. معماران مصری در مقیاس بزرگ کار می کردند و از هندسه و مثلثات در نقشه کشی سود می بردند. بناهای اولیه، مانند اهرام، را با چیدمان دقیق تخته سنگ های حجیم بر روی هم می ساختند. ساختمان های بعدی، مانند معابد لوکسورو کارنکدر طیوِه، دارای نعل های درگاهی عظیمی بودند که ستون های بلندی آن ها را نگه می داشتند.
تاریخ. تاریخ مصر باستان به ۳۱ سلسلۀ سلطنتی تقسیم می شود که معمولاً به هشت دوره تقسیم می شوند:
دورۀ کهن. (سلسله های اول و دوم) مِنِس، نخستین فرعون مصر، مصر سفلا (دلتای نیل) را با مصر علیا (درۀ نیل) متحد ساخت و مملکت دراز و باریکی را به پایتختی ممفیسپدیدآورد (ح۳۰۵۰پ م). دین و تشکیلات حکومتی در همین دوره نهادینه شدند. امپراتوری قدیم (سلسله های سوم تا ششم). ایم حوتَپمعمار، هِرَم سقارهرا در ۲۶۳۰پ م برای فرعون زوسرساخت. فراعنۀ سلسلۀ چهارم اَهرام جیزِهرا ساختند؛ که باشکوه ترین آن ها هرم بزرگ فرعون خوفو(خِئوپس) در ۲۵۵۰پ م بود. در اواخر سلسلۀ ششم، به روایتی فرعون پِپی دومحدود یک قرن سلطنت کرد، ولی رفته رفته زمام امور را ازدست داد، زیرا نومارخ ها به تدریج به حکمرانان موروثی مستقل تبدیل شدند.
اولین دورۀ سلطنت میانه (سلسله های هفتم تا دهم) براثر وقوع جنگ داخلی و قحطی، مصر به چند مملکت کوچک تقسیم شد. پس از یک قرن بی نظمی، مملکت طیوِه (تِبِس) از حدود ۲۱۰۰پ م تجدید وحدت کشور را آغاز کرد.
سلطنت میانه (سلسله های یازدهم و دوازدهم). فرعون مِنحوتَپ دوموحدت دوبارۀ مصر را تکمیل کرد و نومارخ های موروثی را در حدود ۲۰۰۰پ م سرکوب کرد. مملکت گسترش یافت و هنر احیا شد. در دوران سلسلۀ دوازدهم، واحۀ فیوم، در غرب نیل، آبیاری و به «باغ مصر» تبدیل شد.
دومین دورۀ سلطنت میانه (سلسله های سیزدهم تا هفدهم). در این دوره مصر بار دیگر شاهد دوران تاریک هرج و مرج و تجزیه بود. هیکسوسها که قومی از جنوب غربی آسیا بودند، از حدود ۱۷۵۰پ م در دلتای نیل ساکن شدند و حدود ۱۰۰ سال بر کشور حکم راندند.
آغاز امپراتوری جدید (سلسه های هجدهم تا بیستم). فرعون اَحمُسسرانجام هیکسوس ها را در ۱۵۵۰پ م از مصر بیرون راند و پایتخت را به طیوه (تِبِس) منتقل کرد. در زمان جانشینان او، تمدن مصر به اوج خود رسید. مملکت از سمت شرق تا رود فرات گسترش یافت و معابد باشکوهی در سراسر درۀ نیل ساخته شدند. تلاش فرعون اِخِناتون(۱۳۵۳ـ۱۳۳۵پ م) برای اصلاحات دینی ناکام ماند. حِتّیها به متصرفات مصریان در آسیا حمله بردند و فرعون رامسس دوم(۱۲۷۹ـ۱۲۱۳پ م) درگیر جنگی طولانی و شدید با آنان شد. قدرت مصر رو به زوال گذاشت؛ ولی رامسس سوم(۱۱۸۷ـ۱۱۵۶پ م) تهاجم «مردمان دریایی» هندواروپایی را دفع کرد. در دوران سلسلۀ بیستم، قدرت از فراعنه به کاهنان آمون منتقل شد.
سومین دورۀ سلطنت میانه (سلسله های بیست ویکم تا بیست وسوم). در دوران سلسلۀ بیست ویکم، فراعنۀ رقیب در طیوه (تِبِس) و تانیس، سرانجام در زمان فرعون پِسوسنِس دوممتحد شدند. پس از مرگ او در ۹۴۵پ م خاندانی لیبیایی قدرت را به دست گرفتند. درپی آن مصر ۱۵۰ سال شاهد مبارزه ای شدید بین کاهنان آمون و روسای قبایل لیبیایی بود. پایان امپراتوری جدید (سلسله های بیست وچهارم تا سی ویکم)؛ شاهان نوبهای سلسلۀ کوشیتمصر را متحد ساختند. در زمان سلسلۀ بیست وششم مصر دوباره استقلال یافت، ولی بعد به تصرّف شاهان هخامنشی درآمد (۵۲۵ـ۴۰۵پ م). امپراتوری های باستان خواهان تسلط بر دلتای حاصل خیز نیل بودند که به «انبار غلۀ مدیترانه» شهرت داشت. تمدن متمایز مصر در سایۀ فرهنگ های خارجی قرار گرفت. در ۳۳۲پ م، اسکندر مقدونی، مصر را فتح کرد و اسکندریه را به پایتختی برگزید. پس از او سردارش، بطلمیوس، سلسلۀ بطالسه یا مقدونیهرا بنیاد نهاد، که با مرگ کلئوپاترادر ۳۰پ م منقرض شد. از آن پس، مصر به یکی از ایالت های امپراتوری روم تبدیل شد.

پیشنهاد کاربران

بپرس