مصدع کسی شدن


معنی انگلیسی:
to inconvenience or trouble someone

مترادف ها

trouble (فعل)
اشفتن، عذاب دادن، مزاحم شدن، زحمت دادن، ازار دادن، دچار کردن، مصدع کسی شدن، رنجه کردن

head off (فعل)
مصدع کسی شدن

پیشنهاد کاربران

head somebody ↔ off to stop someone going somewhere by moving in front of them

بپرس