مصالحت
لغت نامه دهخدا
مصالحة. [ م ُ ل َ ح َ ] ( ع مص ) همدیگر آشتی کردن. صلح. ( منتهی الارب ). آشتی کردن با یکدیگر. صلح کردن. || همدیگر نیکویی کردن. ( منتهی الارب ). و رجوع به صلح و مصالحه و مصالحت شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
🇮🇷 همتای پارسی: آشتایی 🇮🇷
صلح و آتش بس