مصافه

لغت نامه دهخدا

( مصافة ) مصافة. [ م ُ صاف ْ ف َ ] ( ع مص ) صف بسته ایستادن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). صف بسته ایستادن در جنگ. ( ناظم الاطباء ). با قوم صف کشیدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( از المصادر زوزنی ). || صفه را برابر صفه بستن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). صفه را برابرصفه ساختن. ( آنندراج ) .

فرهنگ فارسی

صف بسته ایستادن صف بسته ایستادن در جنگ .

پیشنهاد کاربران

بپرس