مصاف در

لغت نامه دهخدا

مصاف در. [ م َ دَ ] ( نف مرکب ) که صف لشکر در میدان جنگ بشکند. مصاف شکن. صف شکن. صفدر :
هر یک به گاه حمله چو صرصر مصاف دار
مر حمله را چو سد سکندر مصاف در.
سوزنی.
و رجوع به مصاف شکن شود.

فرهنگ فارسی

که صف لشکر در میدان جنگ بشکند مصاف شکن .

پیشنهاد کاربران

بپرس