مصاعب
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - سختیها شداید مشقات توضیح باین معنی جمعی است بی مفرد . ۲- جمع مصعب .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [جمعِ مصعب] = مصعب
پیشنهاد کاربران
علایق ِ روزگار ؛ گرفتاری و بستگی به امور معیشت. ( ناظم الاطباء ) : بسبب نوازل محن و عوارض فتن و عوایق ایام و علایق روزگار تیر تمنی ایشان بهدف مراد نمیرسید. ( ترجمه تاریخ یمینی ) .
مکاره. [ م َ رِه ْ ] ( ع اِ ) ج ِ مکرهة. ( ناظم الاطباء ) . ج ِ مَکرَه. آنچه انسان آن را ناپسند دارد و بر او سخت و دشوار باشد و در حدیث است : �اسباغ الوضوء علی المکاره � و مراد از آن وضو ساختن است با وجود عوامل سخت و دشوار. ( از ذیل اقرب الموارد ) . سختیها. ( منتهی الارب ) . به معنی مکروهات یعنی رنج و سختیها. ( غیاث ) ( آنندراج ) :
... [مشاهده متن کامل]
خدای عزوجل از تنش بگرداناد
مکاره دو جهان و وساوس خناس.
منوچهری.
سبوی بگزین تا گردی از مکاره دور
برو بر آن ره تا جاودانه شاد بوی.
منوچهری.
بختت ازلی باد و بقایت ابدی باد
ایزدمرساناد به روی تو مکاره.
منوچهری.
پیوسته مفر آوارگان و مقر خستگان مکاره باد. ( مرزبان نامه چ قزوینی ص 288 ) . مکاره از این ساحت عز و جلال بعید و اقبال و دولت متواتر. ( لباب الالباب چ نفیسی ص 6 ) .
زانکه جنت از مکاره رسته است
رحم ، قسم عاجز اشکسته است.
مولوی ( مثنوی چ خاور ص 245 ) .
در طلب مصالح و دفع مکاره و جذب خیرو منع شر به پدران مشفق اقتدا کند. ( اخلاق ناصری ) . نعیم بهشت را دیوار مکاره درپیش. ( گلستان ) . هرچند بعضی از اقویا که قوت تحمل مشاق و صبر بر مکاره داشته اند. . . ( مصباح الهدایه چ همایی ص 267 ) . چه صابر پیوسته در مکاره به کأس مخالفت نفس خود را شرب صبر می چشاند. ( مصباح الهدایه ، ایضاً ص 383 ) .
- مکاره کشیدن ؛ تحمل کردن سختیها و رنجها : ابوعثمان گوید صبار آن بود که خوی کرده باشد به مکاره کشیدن. ( ترجمه رساله قشیریه چ فروزانفر ص 280 ) .
|| امور زشت و ناپسند. مکروهات :
بزرگواری کز سیرت و مکارم او
همه مکاره بیرون شد از سرشت بشر.
عثمان مختاری ( دیوان چ همایی ص 199 ) .
چشم نعمتی است و بینایی در او نعمتی. . . و کفران آن نظر به محرمات ومکاره و فضول. ( مصباح الهدایه چ همایی ص 385 ) .
... [مشاهده متن کامل]
خدای عزوجل از تنش بگرداناد
مکاره دو جهان و وساوس خناس.
منوچهری.
سبوی بگزین تا گردی از مکاره دور
برو بر آن ره تا جاودانه شاد بوی.
منوچهری.
بختت ازلی باد و بقایت ابدی باد
ایزدمرساناد به روی تو مکاره.
منوچهری.
پیوسته مفر آوارگان و مقر خستگان مکاره باد. ( مرزبان نامه چ قزوینی ص 288 ) . مکاره از این ساحت عز و جلال بعید و اقبال و دولت متواتر. ( لباب الالباب چ نفیسی ص 6 ) .
زانکه جنت از مکاره رسته است
رحم ، قسم عاجز اشکسته است.
مولوی ( مثنوی چ خاور ص 245 ) .
در طلب مصالح و دفع مکاره و جذب خیرو منع شر به پدران مشفق اقتدا کند. ( اخلاق ناصری ) . نعیم بهشت را دیوار مکاره درپیش. ( گلستان ) . هرچند بعضی از اقویا که قوت تحمل مشاق و صبر بر مکاره داشته اند. . . ( مصباح الهدایه چ همایی ص 267 ) . چه صابر پیوسته در مکاره به کأس مخالفت نفس خود را شرب صبر می چشاند. ( مصباح الهدایه ، ایضاً ص 383 ) .
- مکاره کشیدن ؛ تحمل کردن سختیها و رنجها : ابوعثمان گوید صبار آن بود که خوی کرده باشد به مکاره کشیدن. ( ترجمه رساله قشیریه چ فروزانفر ص 280 ) .
|| امور زشت و ناپسند. مکروهات :
بزرگواری کز سیرت و مکارم او
همه مکاره بیرون شد از سرشت بشر.
عثمان مختاری ( دیوان چ همایی ص 199 ) .
چشم نعمتی است و بینایی در او نعمتی. . . و کفران آن نظر به محرمات ومکاره و فضول. ( مصباح الهدایه چ همایی ص 385 ) .
احداث دَهر؛ سختیهای زمانه. بلاهای روزگار.
بلاهای بزرگ