مصارع
لغت نامه دهخدا
مصارع. [ م ُ رِ ] ( ع ص ) کشتی گیرنده. ( آنندراج ). کشتی گیر. ( ناظم الاطباء ) : سلطان ملکشاه... که پادشاه بود همت او بر کشتی گرفتن و مشت زدن و تربیت بطالان و مصارعان و زورآزمایان مقصور. ( المضاف الی بدایع الازمان ص 29 ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
افتادن گاه ، پرتگاه