مصادفه

لغت نامه دهخدا

( مصادفةً ) مصادفةً. [ م ُ دَ ف َ تَن ْ ] ( ع ق ) به ناگهانی. ناگهان. تصادفاً. بطور ناگهانی. ( از یادداشت مؤلف ).
مصادفه. [ م ُ دَ /دِ ف َ / ف ِ ] ( از ع ، اِمص ) مصادفة. ملاقات و مقابلی و روبرویی. || دچارشدگی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) برخورد کردن با کسی
بناگهانی ناگهان

فرهنگ عمید

۱. برخورد کردن با کسی.
۲. یافتن و دیدن چیزی.

پیشنهاد کاربران

بپرس